Artist: Tim Hawkinson
این کشتی
جایی نمی‌رود
حس رفتن دارد
کندنِ مدام
همین طور که هست, نیست
یک خداحافظیِ دوار و بی‌بنیان
در کندنِ آب از آب
آب از آب تکان نمی‌خورد
سارا محمدی اردهالی
هفتم خرداد نود
8 دیدگاه دربارهٔ «MÖBIUS SHIP»
دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.
انگار همین طور که هستی نیستی …
چطور بفهمم، در حالی که از روز روشن تره به خدا، از شب تاریک تر…
مرسی… مث همیشه زیبا . . .
این کشتی، کشتی نیست
خیال رفتنی است
که هیچ گاه نخواهد رفت
نه خیالش، نه خودش
تو هم که پرسیدی، سارا
سوال ویران کننده را
اب از اب تکان نخورد
دیدی سارا
این کشتی نرفتنی است
بااجازه share
پیچیدگی است
رفتن و بازگشتن در آن واحد
سلام بر سارا محمدی .
به نظرم این کشتی استعاره ای از خود شاعر است .
به روزم و شما دعوتید .
خوشحالم که روباه سفیدت تجدید چاپ شد دوست من!
…
خوش حالم برایم نوشتید
سپاس
سارا
سلام
شعرهایتان خواندنی بود
مخصوصا
.
.
.
آب
سنگ را سوراخ می کند.
موفق باشید