بی‌حوصلگی میمون

امروز را به هیچ گذراندم. رفتم پیاده‌روی. پنجره‌ها را پاک کردم. پرده‌ها را باز کردم، شستم، زدم. کفِ آشپزخانه را تمیز کردم. گردگیری کردم. خاکِ آینه‌ها را گرفتم. اَپِ اینستگرام را از روی گوشی‌ام حذف کردم. خاکِ گلدان‌ها را عوض کردم.

دلم می‌خواست به هیچ‌چیز فکر نکنم. نشد. روی مبل نشستم. مدتِ زیادی نگاه کردم. حوصله‌ی هیچ کارِ جدی‌ای نداشتم. شکلِ دستگاهی بودم که خاموشش کرده باشند.

دیدگاه ها . «بی‌حوصلگی میمون»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *