حال مرا میخواهی
از حولهات بپرس
چگونه مرا در آغوش میکشد
وقتی که تو نیستی
۷ تیر ۸۹
سارا محمدی اردهالی
دیدگاه ها . «حال ساده»
دیدگاهها بسته شدهاند.
حال مرا میخواهی
از حولهات بپرس
چگونه مرا در آغوش میکشد
وقتی که تو نیستی
۷ تیر ۸۹
سارا محمدی اردهالی
دیدگاهها بسته شدهاند.
زیباست
:)
حوله ها حافظه شان خوب نیست … آدمها را خوب نمی شناسند … فرق آدمها را نمی فهمند … خودت حالت را بگو!
سلام:
باقیست در دل من زان عشق پاکدامن.زخمی که یادگاریست از هرچه بود بامن.
شاد و پیروز باشید
……………
سلام شما عزیز است
سلام
سارا
سلام .. احوال شما ؟ خیلی وقت بود به اینجا نیامده بودم … کار خوبی بود از جنس شعرهایی بود که امضای شما را دارد …. من هم یک عدالت انفرادی دارم
…………
سلام
خوش آمدید
انفردای زیباست
سپاس از دعوت
سارا
زیبا بود
من به حوله حسادت می کنم
که ترا در آغوش کشیده
اینبار حوله هایم را خواهم برد
عشق رازی برهنه است/ تصویر ماه/ در رودخانه ای که ماییم.
مراقب این همه حساسیت و ظرافت باش، مبادا بشکنی…
ماندانا
SALAMkolan ba webet hal kardam ama azizam sher dar zaban etefagh meoftad ta zaman dare az dame in santi mantalism dabirestane raha sho.
بی پیرایه … مثل احساس
این یه شعر ناب بود
یاد قیصر افتادم
حال من خوب است مانند گل
گلی در چنگال چنگیز مغول
من دنبال کراوات و کلاهم نمی گردم
…
در شعر های تو
سلام سارای شاعر.دلم برای این خانه تنگ شده بود.دلتنگی با خواندن این کار برطرف شد.هیچ نیازی به ادامه و توضیح بیشتری نبود.ممنونم
………
:)
سارا
سارا روباه سفیدن خیس خیس شده از بس هر بار که بازش می کنم جایی از قلبم را در مشت می گیرد
….
چی بگویم
سرم پایین است
سارا
حال مرا می خواهی
از دستهایم بپرس
جای بوسه ها هنوز تیر می کشد…تیر می کشد
زنده بود و زیبا…
مرسی.
:)
خیلی خیلی از خوندن شعر هاتون لذت می برم. پایدار باشید
نامت قلبم را سوزاند
بی آنکه ببینم
بی آنکه بشنوم
دلم به پاگرد خوش است
و پنج شنبه ها
به شعری نو
و هوایی تازه
وبلاگ ناقوس بروز شد با شعری جنجالی…
“پریان و الاغ ها !” [گل]
سلام.
دلچسب بود و اینکه …یه حال خوب …حواله کن …
سارای عزیز متشکرم/همچنان…