دستت را میگیرم
تمام تپشهای تنم را سرریز میکنم
دستت را میگیرم
مردانگیات را در تاریکیها جشن میگیرم
دستت را میگیرم
خیانتهای هزارگانهی روحت را شماره میکنم
میگذارم در بند بند جانت تکثیر شوم
میبویمت
مییابمت
در فاصلهای که هیچ فلسفه یا فرشتهای پرنمیزند
در فاصلهای شکننده
تاج بر سر میگذارم
به میدان میفرستمت
اگر تاب آوری
یاغی نبودن را
ومرزهای مرا از تن خویش گذر دهی
زندگی خواهی کرد
میدزدمت از تاریخ
از نوشتههای سرد و خشن
میبویمت
مییابمت
به پیشانیام سوگند!
عکس از سایت:Scarlet
دیدگاه ها . «…»
دیدگاهها بسته شدهاند.
چرا سوگند می خوری ؟
من سالهاست تنم را مشبک کرده ام
تا نور از آن بگذرد .
نور ، نسیم ، آواز و البته تو .
از هر طرف عبور کنی
« راه »
می شود .
.
.
.
من عاشق دزدان حرفه ای ام !!
خدایا ،
این پاگرد است که در ذهن من می نویسد .
نه من .
دستانش را ببوس .
می بویمت
می بوسمت
آن گاه در تمام تنت انتشار خواهم یافت!
جشن مردانگی ات کافیست
حتی اگر
در میدان نبرد سربلند بیرون نیایی
که من
یاغی گری را عشق می ورزم!
شاعر
نام مقدسی است
من آن را
بر تو خواهم نوشت:
«شاعره ی روزگار من!»
آه پیشانی ام… پیشانی ام…
میگفت که تو در چنگ منی
من ساختمت
چونت نزنم!
من چنگ توام
زخمه بزنی، زخمه نزنی
من تنتننم
حاصل، تو ز من دل بر نکنی
دل نیست مرا
من خود شکنم
من خود شکنم!
خیلی وقت بود که این همه کشف ناب در یکجا مرا غافلگیر نکرده بود.
شعرت پر تپش، هستی ات پر ستاره!
از تو ممنون…
:)
سلام
سلام.
باید به شما تبریک بگویم به خاطر این همه احساس ناب.
درک شعر و لمس واقعیت آن فطرت پاک میخواهد ،آنچه که بسیاری از مردم از آن محروم هستند و جای تاسف دارد.
کسی که شعر نمیفهمد ناپاک است
کسی که ناپاک است جای تامل ندارد
و کسی که جای تامل ندارد فرصت زندگی ندارد.
اگر مایل بودید جواب دهید
خدانگهدار
بد نبود
تا انسان را چگونه تفسیر کنی با معیار های خوساخته؟ یا مر سوم ومنسوخ؟ به خوش باوریهای کاذب آویختن فرصت ادامه رامحدود و جلوه گر نمودن پیش فرضهای منفی مسیر را تاریک میسازد گر چه تاریکی دلیل خلوت باشد / فصل رویش نزدیک است بودن رافرصتی دوباره باید / که بیامیزد باور های صادق را با بغض شکسته ستاره
همیشه تیشه فرهاد وصال شیرین را برا خسرو تسری بخشیده/ سربلند باشین و سبز
نوشته های سرد و خشن تاریخ ……… ! ؟
خیلی جالب می نویسی …. لینکت رو تو وبلاگم گذاشتم تا یه کم وبلاگ منم جدی تر به نظر بیاد :) شاد زی …