بچه که بودم
گوشه داشتم
کنار در کمدی که رویش آینه بود
در گوشهام بازی میکردم
سنگها و برگهایم را میچیدم
پنهانی لاکپشت را میآوردم
میایستادم روبروی آینه
تند تند حرف میزدم
حرف میزدم
لاکپشت دست و پایش را جمع میکرد
میترسید که دو تا میشوم
آن دو تا بزرگ شدند
لاکپشت گم شد
دلم میخواهد
روزی
گوشهای دیگر
لاک پشت برگردد
دست و پایش را بیترس بیرون آورد
و من
یکی شوم
۱۵ بهمن ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
دسته: چمدان قدیمی
” درجه “
ملافهها را جمع میکنم از روی بند
میریزم توی ماشین لباسشویی
نه پودر شستشو نه نرمکننده
همان درجهی قبلی
زانوهایم را بغل میکنم کف آشپزخانه
راهراهها و گلدارها و چهارخانهها میچرخند
۱۵ دی ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
” از قدیم “
وسط فیلمی سیاه و سفید
دستم را گرفته بودم روی قلبم
فیلمی صامت
صفحه سیاه شد:
_ زن نمیخواهد بمیرد _
دوربین آمد نزدیک
با تیتراژ پایانی
کلی حرف داشتم
اما فیلم خیلی قدیمی بود
۲۰ آذر ۱۳۹۰
سارا محمدی اردهالی
” پایان “
در کوبیده میشود
خیال میکنی باد است
نشستهای
به پایان شعرت فکر میکنی
میتوانستم
پشت همین در
پایان خوبی باشم
اما دیگر
به خانه باز میگردم
۱۷ آذر ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
” جنون “
بالهایش را باز کرده
میچرخد بالای سرم
چنگالهایش نزدیک میشوند
ناگهان
کنده شوم از زمین
سبک
با گردنی خمیده
دور شوم از آپارتمانها
همه چیز
کوچک شود
هفت آذر نود و یک
سارا محمدی اردهالی
” جوراب شیشهای “
زنی که
دو دقیقهای
خط چشم میکشد
بوی عطر جدیدی میدهد
و لبخندی میگذارد
گوشهی دری که تو میزنی
پرسشهای بسیاری
در ذهنش
بیجواب ماندهاند
۲ آذر ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
” عروسی “
موزیک را بلند میکنم
در آینهی عقد مادرم میرقصم
زمان آینده است
زمان گذشته است
حال نیست
۲۸ آبان ۹۱
سارا محمدی اردهالی
” کاشی پنج “
نباید فکر کنم
فکرها ابرهای سیاهی میشوند
بالای این خانه میایند
طوفان میشود
در و پنجرهها به هم میکوبند
و تو
در کوچهی کناری
اشتباهی خواهی پیچید
۲۱ آبان ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
” تصادف “
بعضیهاشان یک چشم ندارند
بعضیها لنگ میزنند
بعضیها دم ندارند
گربههایی که از تصادف جان سالم به در بردهاند
جور خاصی به من نگاه میکنند
۱۹ آبان ۹۱
سارا محمدی اردهالی
” روز قبل “
مرگ تلو تلو میخورد
در تاریکی
دستهایش را باز کرده بود
میگشت
تنه زد به میز
گلدان افتاد
خرد شد
من پشت مبل بودم
بلند میشدم
دستش به من میرسید
هفتاد بار بلند شدم
و نمیمُردم
دوازده آبان نود و یک
سارا محمدی اردهالی