A where without a who

کسی نیست
میان درختان
و من
نمی‌دانم کجا رفته‌ام
• اکتاویو پاز، برگردان سعید سعید‌پور
• مترجم اسم شعر را” کجای بی‌کس” ترجمه کرده‌اند، به نظرمی‌رسد می‌توان جایگزینی بهتر پیدا کرد.
و
After Life
به ویژه پاییز!
آزاده این موسیقی نیست، کسانی می خواهند چیزی بگویند
کسانی اسیر بی زبانی در بی زمانی

درهای تمام تالارها را باز بگذارید امشب …

دیدگاه ها . «A where without a who»

  1. همه چیز ..از بین رفته… دیگر کسی میان درختها …نجوا نمی کند… سکوت…درختان به وضوح معلوم است…
    درهای آسمان باز است … کسی نمی خواهد برود بالا…
    اون جا بهتر از این جاست.. من که میخواهم بروم…
    صدای آوازی میشنوم…
    دلم میخواد رها باشم تو آسمون…

  2. من از ازدحام قطرات آب,
    آبی داغ
    به خود می لرزم.
    به دنبالم کسی نیامده .
    اینجا زمین ودرخت,
    درخت و آسمان,
    دست آخر
    من و هوا تنهاییم.
    چه جای خوبیست اینجا…

  3. کسی نیست
    میان درختان
    و من
    نمی‌دانم کجا رفته‌ام
    کاسه ام پُر آب؛
    لغزش چارپایه، زیِر پایِ پسرکِ ده ساله ای را به یاد می آورم که از پسِ پُشتِ دیوار، عریانی دخترک همسایه را به ساتیش می نِشَست.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.