قدیم ها
او مرا می خواست
تو شیرین را
شیرین او را
من، تو را
حالا
شیرین تو را
من او را
او شیرین را
تو مرا !
یاد قدیم کردم، بیست و چهار آذر هشتاد و یک…
قدیم ها
او مرا می خواست
تو شیرین را
شیرین او را
من، تو را
حالا
شیرین تو را
من او را
او شیرین را
تو مرا !
یاد قدیم کردم، بیست و چهار آذر هشتاد و یک…
دیدگاهها بسته شدهاند.
jaleb bood
چرا به یاد نمی آورم؟
تو دیگری را دوست می داری،
من تو را،
و مرا دیگری
شاید.
همگان از دوایر دنیا به دنیا آمده ایم…
سلام دوست عزیز ……کار خوبی بود ….و روایت خوبی …به روزم …..موفق باشی
che bi tabane mikhahamat ey dooriat azmoone talkhe zende be gooriiii….muzic aali boood
سلام سارا خانم
دیروز تا الان کلی شعر ازتون خوندم.
شعرهای یک ماه رو که سر نزده بودم پرینت کردم خوندم.
با حال بود به خصوص خوابیده اکتاویو
شنیدم چند جایی انگار بچه ها دیده بودند شعر ازت شده
ای ول خوشم اومد.
خوش باشی
بای
یادم بود :)
انجا که شعر میماند چه اغاز میشود؟
کوتاه و عالی !
برای خودم متاسفم که اکنون با من بیگانه شده ای
سلام بدون حرفی می گذرم تا در با دبمانم ….به روزم سربزن ….ممنون
عجب!
فوق العاده!
زیبا و پر از شاعرانگی…
واقعا لذت بردم.بار اول که کارها رو شنیدم از دوستم(محمدباقر حاجیانی)شنیدم،بی اختیار دست زدم…آفرین.
بهم خیلی چسبیدن شعرها.
“اردیبهشت تهران” با فرم دقیق و دلنشین اش…”آخر خط” با نشانه¬هایی عمیق… “عکس یادگاری با خدای بزرگِ شوش” با ایماژهای بکر با زبانی ساده و تراش خورده…”گردن بند” موجز با آنییّت ی زیبا…
خیلی حرف دارم…میذارم واسه بعد..فقط بگم که: من یه شاعر اینجا پیدا کردم.
یادش به خیر سارا.
…
ای دل ازین خیال سازی چند / باخیالی خیال بازی چند … با اینکه می گویند : کز هر زبان که میشنوم نا مکرر است .اما براستی همیشه ایا همینطوره ؟ تصور می کنم بخش زیادی از تولیدات هنری و ادبی ما سر گرمی های بورژوا مابانه ایه که خیلی زود هم فراموش میشند . دوست گرانقدر خوب و خوش باشید.
سلام ..
امروز در حسرت دیروز و بامید فردا
امروز یه کتاب از ویرجینیا ولف تموم کردم. “اتاقی از آن خود” به این فکر افتادم که چیزی که یه روزی ولف می گفت باید بشه شده. یعنی می شه ادبیاتی خلق کرد که خارج از قواعد سنتی گذشته زیبا باشه و رشد کنه و برای خوش تریفی بی بدیل ارائه بده. شاید آره شایدم نه. خسته نباشی سارا
بسیار زیبا و دلنشین و البته کمی غم آگین
سلام
راستش میخواستم همونو بتویسم که غزال نوشته):