گه از آن سوی کشندم
گه از این سوی کشندم
ز کشاکش چو کمانم
قدر از بام در افتد
چو در خانه ببندم
مگر استارهی چرخم
که ز برجی سوی برجی به نحوسیش بگریم
به سعودیش بخندم
نفسی آتش سوزان
نفسی سیل گریزان
ز چه اصلم ؟
ز چه فصلم ؟
به چه بازار خرندم ؟
نفسی همره ماهم
نفسی مست الهم
نفسی یوسف چاهم
نفسی جمله گزندم
نفسی رهزن و غولم
نفسی تند و ملولم
نفسی زین دو برونم، که بر آن بام بلندم
بزن ای مطرب، قانون
هوس لیلی و مجنون
که من از سلسله جستم
وتد هوش بکندم
.
.
.
چه شود ای شه خوبان که کنی گوش به پندم؟
هله ای اول و آخِر
بده آن بادهی فاخِر
جلالالدین محمد بلخی
دیدگاه ها . «بیمار»
دیدگاهها بسته شدهاند.
نمیدونم یه سلیقه ناب تو انتخاب هست یا یه جاذبه خاص تو این فضا که طراوت هر چیزی را دو صد چندان می فزاید. نفست گرم وگیرا
انتخاب شعر رو خیلی دوست دارم
مخصوصا که یاد آهنگی که برای این شعر ساخته شد افتادم و این ریتم جالبی که داشت با همون ریتم قشنگ موسیقی ِ آریا عظیمی نژاد خوندمش
ممنون خسته نباشی
merci az entekhab haye khoobetoon
lezzat bordam
گر پاسبان گوید که: “هی..” بر وی بریزم جام وی/
دربان اگر تندی کند ، من دست دربان بشکنم.
بسیار عالی بود، با تشکر از شما
درود
زن خاک
تمام زمین را در بغچه کرد
به بهانه ی جهاز عروسیش
…
سلام
وبسایت خوبی دارید !
خوشحال میشم اگه به سایت ما هم سر بزنید !
در صورت تمایل ما رو به اسم “پایگاه اطلاع رسانی فوتبال همدان” لینک کنید و پیام بذاربد که با چه اسمی لینکتون کنیم !
دلم برای پاگرد تنگ میشود
اگر نیایم
مدتهاست که می آیم
با قدم های آهسته
چیزی نگفته بودم اما
……………………………..
سپاس گزار مهربانی و قدمهای آهستهی شما
سارا