انسانها ناتواناند
محکوم به بیوفایی
جز با واژهها
خیالم راحت نیست
هزار حرف میزنند
و
دهانشان کیپ است
سوم مرداد نود و دو
سارا محمدی اردهالی
دیدگاه ها . «” امید “»
دیدگاهها بسته شدهاند.
انسانها ناتواناند
محکوم به بیوفایی
جز با واژهها
خیالم راحت نیست
هزار حرف میزنند
و
دهانشان کیپ است
سوم مرداد نود و دو
سارا محمدی اردهالی
دیدگاهها بسته شدهاند.
دلم به واژه های هزار حرف گرم است ، به واژه های کنج این اتاق تنهایی ، به کلبه واژه های آرام و دلنشین
درمان درد شاعر همین واژه های بی زبان و با معناست !
مثه همیشه زیبا بود.
…………
سپاسگزارم
سارا
محکوم به بی وفایی
.
.
.
تو به ذات شاعری
…………
:)
ممنون که میآیی
سارا
“محکوم به بیوفایی” اگر نبود دلتنگش نمی شدم
به دنبال واژه ای کوبنده تر برای شروع این شعر باید گشت
harf bezanam, mokafat;nazanam, mosybat.benevisam,vaveila;nanevisam jenayat.to harfy bezan,chizy begoy .hezaro yek harf daram va az daste in vajehaye lanaty dar hale khafe shodanam.khafe shodeham.harfy bezan,ta az kalamate naghsh baste be roya kaghaz sokhan goeem.
جهانی از عروسک های پاچه ای داریم نمیگم اسطوره های مرمرین میکلانز رو دوباره نگاه کنیم! اما میشه تو کیف مدرسه تمام مجسمه ای شهر یک لقمه کاغذ و پنیر و قسه گذاشت.
سارا _ اجازشو از کتابات گرفتم _ جان حرفی بود با فضای حاکم بر شعر امروز زدم.
بعضی از شعرات هنوز تو ذهنم مونده
شاد باشی وگاه سر بزن به ابرهای ما
……………………………
سپاس آزاده جان
سپاس
سارا