دیدگاه ها . «” رو به رو “»

  1. سودش همین آسودگی ی خیالی است که پاهایت را آویزان کرده و آسوده چای می نوشی!
    ………………..
    معلوم نیست که آسودگی خاطر است یا چی ….
    :)
    سپاس
    سارا

  2. سلام سارای جان
    این شعر هم در جای خود زیبا بود اما تصویر سازی و قدرت شعر”جنون” را بیشتر پسندیدم. البته نظری شخصی ست و فقط در جهت سیر صعودی شما بیان کردم ولا غیر عزیزمن
    یا احترام و مهر
    ……………..
    سپاس گزارم
    مهربانی که یادداشت می‌گذاری
    سارا

  3. دست بردار از توضیح! سطر اول و دوم , یکیش کفایت میکنه , هرچند اگه من جای تو بودم به یک سطر دیگه فکر میکردم . ولی سرخوشی پوچ شعرتو دوس داشتم , یاد این شعر کوتاه خودم افتادم :
    امتدادی طلایی به زندگی میبخشم
    ششششششششششششش

  4. تمام درو دیوار این نوشته ها یه غم عجیبی داره آدمو یاد روزای میندازه ک شب شد….کاش نوشتنو ازتون یاد میگرفتیم
    ……………………..
    :)
    خواهش می‌کنم
    مهربانید
    سارا

  5. سلام.تقریبا یه ساله که می خونمتون.اینجاوفیسبوک.گاهی چیزایی مینویسم شبیه شعر.خیلی دوست دارم بخونیدشون:)
    ………..
    سلام و سپاس
    من می‌نویسن چندان نقد نمی‌دانم
    موفق باشید
    سارا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.