” در ایستگاه “

مثل دخترانی که قرار دارند
ایستاده‌ام
جوانی با همراهش ویسکی سفارش می‌دهد
مثل دخترانی که هدف دارند
ایستاده‌ام
زنی فحش می‌دهد به بقال پیر
” بی‌شرف‌ها دروغ خوب بلدند ”
میوه گران شده
مثل دخترانی که مغز دارند
ایستاده‌ام
اتوبوس پر می‌شود می‌رود
مثل دخترانی که لال‌اند
ایستاده‌ام
پسری از نیمکت ساعت را می‌پرسد
می‌رود
خیابان حناق گرفته
من چه شکلی بوده‌ام؟
به چه زبانی
با چه لباسی
با چه ایده‌هایی
هر شکلی راه می‌روم
مسخره‌ام
و مردم
دیگرانِ من نیستند
اول اردی‌بهشت نود و دو
سارا محمدی اردهالی