به حبس اید فکر میکنم
به قانون مردگان
به قاضیهای زنجیرهای
به کار اجباری
به ساعات طولانی ملاقات با همه
هواخوری روزمره
بازجوییهای مدام
با دستهای باز متر میکنم
سلولم را
و قدم به دریچهای کوچک
نمیرسد
۲۲ دی۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
ماه: دی ۱۳۹۱
” درجه “
ملافهها را جمع میکنم از روی بند
میریزم توی ماشین لباسشویی
نه پودر شستشو نه نرمکننده
همان درجهی قبلی
زانوهایم را بغل میکنم کف آشپزخانه
راهراهها و گلدارها و چهارخانهها میچرخند
۱۵ دی ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی