هیچ بر هیچ

جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است

هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق

خواب‌ها در هم پیچیده شده بود، حرف‌ها و حادثات هم. که چه که گفته بودی این‌طور و آن‌طور. زمان گذشته بود و هر چه پشت سر بود دود بود. دود هم نبود. اهمیتی نداشت. در یک لحظه در یک روز آدمی را دیده بودی و دیگر آن آدم وجود نداشت. حرف‌هایت به او. حرف‌هایش به تو. نظرت. قضاوتش. اشتباه‌ها و واکنش‌ها و همه چیز وجود نداشت. جهان در ساعت پنج صبح ایستاده بود. بدون خط. راحت. بی‌حافظه. عنوان «کلمه هنوز آن‌جا بود» خوب است؟ می‌گویم خوب است. بعد پشیمان می‌شوم. تمام کلمات هنوز آنجا هستند و این یعنی هیچ کلمه‌ای هیچ جا نیست.

پنج صبح تمام می‌شود.