گوزنی معتدلم
هنوز فصل منقرض شدنم نیامده
میچرخم میان دشتها
دلشورهای ندارم
اگر
شعری برای مزارع
به ذهنم نمیرسد
خیابان ولیعصر
۱۶ اردیبهشت ۹۵
دیدگاه ها . «گوزن زرد ایرانی»
دیدگاهها بسته شدهاند.
گوزنی معتدلم
هنوز فصل منقرض شدنم نیامده
میچرخم میان دشتها
دلشورهای ندارم
اگر
شعری برای مزارع
به ذهنم نمیرسد
خیابان ولیعصر
۱۶ اردیبهشت ۹۵
دیدگاهها بسته شدهاند.
فردا بیدار خواهم ماند
فردا شعر تو را
بهترین شعر را
خواهم گفت
………….
آبی عزیز :)
ممنونم
خوشحالم میکنی
سارا
ممنون از این شعر زیبا
از سرنوشت گوزنهای زرد (بغیر از خیابان ولی عصر) اگر خوبر میخواهی این را بخوان:
http://goo.gl/iCGV0c
ارادتمند
………..
افسوس
خیلی ممنون از خبر
سارا
از قدیم از گوزن های معتدلی که بی دلشوره میان دشت ها می چرخند،فارغ
خوشم می آمده:)
ممنون
Inrooza hame otagh man poor shode az sherhaye shoma
sara.:-)
……………….
خیلی ممنونم ارغوان جان
اتاقت پر از امید و شادی
سپاسگزارم
سارا
هیچ کس را
سِرم به سادگی میچکد
دستم را محکم بستهاند به تخت
پرستار مدام با تلفن حرف میزند
نفس ندارم
خون بند نمیآید
اشکهایم سرریزاند بیاختیار
هیچ چیز ندارم که آرامم کند
هیچ کس را
نمیتوانم بگویم کاش جای من بود
این جا خیلی سخت است
شکی هم ندارم
بچهام باید میمرد
Hese moshtarak..
Dard moshtarak..
Saat ha sokot kardam sara
آه این را خیلی قدیم نوشته بودم
چه ساعتها
و همه چیز میگذرد
شاد باشی و دور از غم بیهوده
مرسی ارغوان جان
سارا
من…
خالی از تمام رویاهایم
برای رسیدن به آن بلندی
ضامنی میخواهم
گوزن و آهو ….
چه فرقی میکند
یا زرد و …
اصلأ هر رنگی
میشود بگویی
راه طوس کدام طرف است
………………………………….
بداهه
…………………………………..
لذت بردم بانو اردهالی
خوشحال میشم بهم سر بزنید
از دیدن اساتید در وبلاگم خوشحال میشم
………………
خیلی ممنونم
موفق و شاد باشید
سپاس
سارا
“به خنده اعتماد مکن،
حتى
بدترین آدم دنیا هم
خندیدن مى تواند”
[مهیار ابراهیمى | ۴ خرداد ٩۵ | اوز]
مثل همیشه حرف دل و عالی بود