روغن خوب داغ شده است
کوکو را می‌گذارم
پیشبندم را می‌بندم
ریمل می‌زنم
با قابلمه‌های سیاه و لیوان‌های کثیف
از در پشتی فرار می‌کنیم
۲۲ دی ۱۳۸۹
سارا محمدی اردهالی
دیدگاه ها . «دارد تلویزیون نگاه می‌کند»
دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.
روغن خوب داغ شده است
کوکو را می‌گذارم
پیشبندم را می‌بندم
ریمل می‌زنم
با قابلمه‌های سیاه و لیوان‌های کثیف
از در پشتی فرار می‌کنیم
۲۲ دی ۱۳۸۹
سارا محمدی اردهالی
دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.
از در پشتی فرار می‌کنیم
همه ما باید یه روز به این جرات برسیم
آره باید فرار کرد ..
زیبا و کو بنده مثل همیشه ..
یک نکنه!
سارای عزیز می بخشی اینجا پیغام میدم برای حادثه سقوط هواپیما ارومیه شعر بگو … از اون شعرای کوبنده ات …
آیلین و سوین گشاده فکر به همراه مادر و دو مادر بزرگ خود جانشونو از دست دادن پدرشون از همکاران ماست از حالا تا همیشه چشمانم پر از اشک است
سوین ۴ ماهه …
من فرار را دوست دارم
خیلی زیاد
خوش به حالتان
…
تو را دوست دارم..عجیبی..
تو وشعرهایت..
انگار از دنیای دیگری آمده اید
که روحم را نوازش دهید..
همیشه باش..
عجیب یعنی:
زیبا
خاص
دوست داشتنی
نزدیک
لطیف
و
.
و
.
.
موسیقی
سلام و درود…
من خوشحالم که مثه همیشه سرحال می نویسی…
مرسی
دوس داشتم روزی برسه که به وبلاگ من هم سری بزنین…
زیبا بود مثه همیشه یتان
عالی بود.منم این روزها باید با قابلمه ها و…فرار کنم.یا قرار بگذارم.
جالب و زیبا بود با اینکه من کتلت رو به کوکو ترجیح میدم :دی
ممنون
چه قصه ای است
حکایت تنهایی من و
سینک ظرفشویی
اینجا رو دوست دارم
سلام
چی بگم از این تعبیر عجیب ولی
راحت بگم باز لطیف و عاشقانه
ریمل عارفانه
ممنون
با کلمات پاره به روزم .
چقدر اینجا همه چیز ، شبیه زندگی است…
فرار هم که کردی
باز مرا به خاطر داشته باش
کو کو با برنج خیلی خوشمزه است !
ماهی دودی هم
با لیوان های کثیف آب خورده ام
بعضی ها با دست می خورند
لیوان ندارند
قابلمه که ، نگو.
سلام شعر قشنگیه .با یه شعر تازه به روزم …
سلام
بسیار بسیار از مطالب و وبلاگتون لذت بردم
سپاس
تصویر جالبی ست.
فرار
با آرامی و پس از آنکه همه ی کارهایت را
وظیفه ات را
برای اخرین بار تمام و کمال انجام داده ای.\
…………
از آن نظر نگران نباشید
خاطر جمع
سارا
سلام…زیبا بود..
با یک شعر به روزم
این کوکو چه میکنه! (:
منم چند خطی واسش نوشتم
دوس داشتی بخون
Va zan payane harchiiiz…
سلام
با شعر شما زمانی اشنا شدم که در کوه پایه های زردکوه در کنار ایل بختیاری خدمت می کردم.
بعد از ظهر ها سیگارم رو بر می داشتم و کتاب شما رو.رو به سیاه پادر های عشایر.و دختری که متولد ۱۳۷۲ بود
همین
موفق باشید.
درباره کارتون فقط باید بگم به مخاطب عام هم می چسبه.
…………………
چه کوه پایه های خوبی
خیلی خوش حالم کردید
سپاس گزارم
سارا
سلام سارای عزیز
چه خوب که بالاخره آمدی
سوالی داشتم..محبت میکنی
پاسخ بدی..
موسیقی وبلاگت..مخصوص خودت ساخته شده؟کسی اجازه استفاده نداره؟
……….
سلام
نه این موسیقی برای فیلم قرمز ساخته شده
:)
سارا
خیلی جالب بود. شاد باشید.
شعرهایتان دارای یک جور انرژی خاص است…بیشتر نمی خواهم حرف بزنم.
:)
از سوالم خجالت کشیدم..آخه
من زیاد فیلم نمیبینم!
:)