گنجشک کوچولوی تنهایم

شاید آن‌ها درست می‌گفتند
تو بد بودی
بی آن که بفهمی
گناه‌کار بودی
آن‌ها کشف کرده بودند
ماتیک و موسیقی و دویدن در باد را دوست داشتی
زیاد می‌خندیدی
شاید درست می‌گفتند
چقدر پچ پچ کردند
به زحمت و سختی افتادی
برای دروغ گفتن
برای به قشنگی فکر نکردن
برای…
دیگر شک ندارم
آن ها درست می‌گویند
تو بدی
خیلی بدتر از آن چه خیال می‌کنند
خیلی خیلی بد
رنج کشیدی
کار ساده‌ای نبود
دوستت دارم همیشه

25 دیدگاه دربارهٔ «گنجشک کوچولوی تنهایم»

  1. سلام دوست گرامی
    نه عادت دارم و نه درست می‌دانم که راجع به شعر نظری بدهم (مثلا بگویم قشنگ بود!) اما آن‌قدر لذت بردم از خواندن این شعر که درست ندانستم بدون سپاسگزاری این صفحه را ترک کنم.
    (حالا سخت است نوشتن یادداشتی که هم سپاس را در خود داشته باشد و هم نشان دهد من از شعر شما لذت بردم).
    به‌هرحال، تصور می‌کنم بیان لذت بردن از یک شعر و کشف شخصی آن چیزی که پنهان می‌کند و می‌نمایاند یکی از معدود راه‌هایی باشد که می‌توانند بگویند من این شعر را خوانده‌ام.
    شعر قبلی‌تان هم کاملا آشفته‌ام کرد.(آشفتگی هم شاید یکی دیگر از آن تاثیرات جادویی شعر باشد).
    پس سپاسگزار شما هستم به خاطر اشعار فوق‌العاده‌تان.
    (تصور نمی‌کردم یادداشت نوشتن برای یک شعر این‌قدر دشوار باشد!)
    برایتان آرزوی پیروزی و سربلندی می‌کنم.
    پایدار و پاینده باشید.

  2. سلام مجدد دوست گرامی
    در صفحه شخصی‌ام اشاره‌ای به وبلاگ شما کردم که از این طریق به اطلاعتان می‌رسانم و کسب اجازه می‌کنم (البته کسب اجازه بعد از انجام عمل شاید کار عجیبی باشد. به هرحال اگر موافق نبودید حتما تغییر خواهم داد).
    پیروز و سربلند باشید.

  3. Le Bouddha dit: « Le Gange coule vers
    l’Est, la Narmada coule vers l’Ouest. S’ils se rencontraient à mi-chemin, cela créerait un problème, car le Gange dirait : « Je vais vers l’océan » mais la Narmada le dirait aussi. Vous diriez qu’un des deux doit se tromper. Il se peut que les deux aient tort, mais comment les deux pourraient-il avoir raison ? Cela créerait une grande dispute. Et il n’y a pas moyen de régler cette dispute en restant au milieu de la route. Il faut aller vers l’océan pour le voir. Et vous verriez alors que le Gange qui coule vers l’Est atteint l’océan, et que la Narmada qui coule vers l’Ouest y arrive aussi. L’océan est un – comment pourrait-il être de l’Est ou de l’Ouest ? Vous pouvez l’appeler différemment : la Mer arabique ou la Baie du Bengale, mais cela ne fait aucune différence, l’océan est un et toutes les rivières s’y jettent.
    Quelle que soit la voie où vous sentez le courant, où vous êtes joyeux, ou la poésie imprègne votre vie, où vous pouvez avancer en chantant, en dansant, c’est votre voie. Alors, n’écoutez personne. Suivez le courant de la vie. Où qu’il aille, partout où vous trouvez joie et béatitude, suivez cette direction. La « béatitude » est le critère… »

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.