عشق
چونان شمشیر کشیدن بر خود است
یا جسورانه
به یک ضربه
کار را باید تمام کرد:
که دوست بداری
بی انتظاری از معشوق،
و یا به شمشیر
خود را زخمی کنی تنها
دیدگاه ها . «یک رسم قدیمی»
دیدگاهها بسته شدهاند.
عشق
چونان شمشیر کشیدن بر خود است
یا جسورانه
به یک ضربه
کار را باید تمام کرد:
که دوست بداری
بی انتظاری از معشوق،
و یا به شمشیر
خود را زخمی کنی تنها
دیدگاهها بسته شدهاند.
۱ـاول ۲ـتقریبا باهات موافقم!۳-موفق باشی;)
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد !!! / فقط می تونم بگم از سبک وبلاگت خیلی خوشم اومد …..پاگرد ….پستو …..!
من قسمت اول رو انتخاب کردم.البته نه از ترس شمشیر که از ترس رنجشِ او….بی انتظار می ایستم…شاید برای همیشه
بی هیچ انتظاری
چنین زخمی
چگونه ام من ؟
تا کی ؟
تا چند ؟
…..
خوشا به حال داموکلس !
دوست بداری… بی هیچ انتظاری… معشوق را… و عاشق باشی… و عشق و …
چقدر تلخ… .
اولین بارم بود که وبلاگت رو می دیدم .
سعی می کنم نظر بدم.
موفق باشی
باز هم سارا…
عشق قسمت سومی هم دارد. ولی تو آن را برای خود بدور از چشم دیگران نگاه داشتی.
سلام . شما همون سارا خانومی نیستین که اومدین دانشکده ما ( دانشکده روانشناسی ) واسه ۸ مارس ؟؟!!
درست حدس زده بودم از شعر عاتون فهمیدم . بازم از آشناییتون خوشحالم .
سلام! بلاگ پرباری داری با شعرهایی زیبا! پایدار باشی!
…
سلام. وبلاگ خیلی قشنگی داری و همینطور قلم زیبایی. اولین باره میام پیشت. بهم سر بزنی خوشحال می شم.
باید دوست داشت تا دوست داشته شد .باید زخمی شد تا لذت مرهم را چشید .
گرم می لمی تا عمق نگاهم
بر معبری از پیچک بهاران و گلهای قاصدک
سایه ای بیگاه می رماندت
خیره در اشکم حلقه میزنم
خیلی زیبا بود … خیلی خیلی خیلی