صدای خنده توست
وقت مسواک زدن
بستن بند کفش
کشیدن خط چشم
نگاه مرا می شکند
صدای خنده توست
اشکی از چشم زنی در تاکسی
به مقصدی نا معلوم
فرو می غلتد
صدای خنده توست
مرزی می کشد میان من و همه
که نمی دانند
خنده چه رازی نهفته دارد
می خندم، می خندم
نه به کسی، چیزی یا هرچه
دلم سخت فشرده است
صدای خنده توست این
صدای خنده توست.