واکسن سه‌گانه

کودکش را خاک کرد
خنده‌ها و
مامان مامان گفتن‌هایش را
باران اردی‌بهشت بند نمی‌آمد
کسی شانه‌هایش را نگرفته بود
زانو زد
بالای گودال کوچک
کمی لالایی خواند
غروب بود
به گورکن‌ها پول خوبی داد
وقت برگشت
با خود گفت
دیگر
هرگز به دنیا نمی‌آورمش
اول اردی‌بهشت ۸۹
سارا محمدی اردهالی

دیدگاه ها . «واکسن سه‌گانه»

  1. خیلی غمناک بود. خسته نباشی سارا جان. کتابت اسمش چیه و از کجا می تونم پیداش کنم؟
    ……………
    سلام
    روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود
    شاید از نشر چشمه
    شاید روبروی دانشگاه
    سپاس
    سارا

  2. سارا سلام
    کا ش من را هم هرگز به دنیا…
    … سارا جان هوات بد جوری طوفانیه،
    قاصدک داره تو آغوشت اوج میگیره
    دریاب قاصدکت رو.
    ببار ببار،سارا ببار
    تنها فریاد تو مرا مجاب می کند،
    تنها تو.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.