برای امروز تو

دادگاه می‌رویم
تست بارداری می‌دهیم
کنار دفتر اسناد رسمی
قلب‌مان تهی می‌شود
دست‌های زیبا
وقتی ظرف می‌شویید
بنفشه‌های آفریقایی را آب می‌دهید
نقاشی می‌کشید
وقتی می‌بوسمتان
عزیزترین دست‌ها می‌شوید
می‌گیرمشان
بگویم
تاب بیاورید
دست‌های زیبا
بی‌خیال شوید
مثل باد
۲۰ آبان ۸۸
سارا محمدی اردهالی

است

860810sag.jpg
مهر خوب است
هوا خوب است
اوضاع خوب است
باید به مرده‌ها روحیه داد که خاک همان قدر خوب است که هوا
باید به زنده‌ها روحیه داد که هوا همان قدر خوب است که خاک
باید به خاک روحیه داد که مرده‌ها همان قدر خوبند که زنده‌ها
باید به هوا روحیه داد که زنده‌ها همان قدر خوبند که مرده‌ها
روحیه خوب است
خاک خوب است
سرد خوب است
خاک همان قدر سرد است که هوا
خاک همان قدر راه گریز دارد که هوا
مرده همان قدر زنده است که زنده
زنده همان قدر مرده است که مرده
مرده یا زنده
همان قدر خوب است
همان قدر
است
تقدیر
سارا محمدی اردهالی
۵ مهر ۸۸

احتمال امروز

شروع آخر امروز است
هوا نیمه ابری
آفتاب دزدکی
مورچه‌هایی که آرام بعدازظهر را تا غروب طی می‌کنند
چه دلی دارند
شروع آخر امروز است
سلام بینندگان عزیز
شما صدای ما را نمی‌شنوید
شکارها خوابند
پاورچین شکارچی‌ها نزدیک
کدئینی برای خطر میگرن و آخرین زنگ تلفن
اگر چه
نیمه شب
هر جا پناه بگیری
در موبایلت به صلیب کشیده می‌شوی
شروع احتمال است
کشوی قرص‌ها نیمه باز
مثل دهان بیماری بر تخت
مرده بر تخت
زنده بر تخت
از تخت پایین بیایید
وقت شما تمام شده‌است
راستی
چرا سیگار نمی‌کشید شما
این همه که می نویسید؟
چه چشم‌های خوبی
پر و بالت سیاه و قشنگ
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
بالای صلیب هوا چطور است؟
نیمه ابری؟
همرا با کمی غبار؟
در گوگل ارت صلیب‌ها هم پیدا هستند؟
آفتاب رفته
از این صلیب به آن صلیب
فاصله است
آفتاب رفته
چشم‌هایت را ببند
با ما همکاری کن
طبل‌ها می‌کوبند
احتمال افتاده روی اتفاق
تصویر داریم
صدا نه
اول اردی‌بهشت ۸۸

شکار آهو

زمین آیا گرد است ؟
و می‌چرخد کسی؟
دوستی یعنی چه؟
ایستاده‌ای آن جا و من این جا ؟
تنها
تن ها
ت ن ه ا
می‌چرخد و انسان‌ها آدم هستند خوب!
اشتباه ممکن
آدم محتمل
بهتر است از ممکن‌های دوست داشتی حرف بزنیم تا محتمل‌های بی‌مزه مثل دشمنی که هست
جهان دیگری کجاست؟
می‌توانی؟
پیامد رنج دادن دیگری می‌چرخد تا بخورد مغز سرت؟ ممکن است !
من آن جا بودم و او آن جا…
ما نبودیم و مهم نبود
ما همیشه آن جای دیگر بودیم
تو از آن روز که در بند او بودی آزااد شدی
می بخور با همه کس
یار بیگانه شو
یار بیگانه شو
ناز بنیاد کن
شهره‌ی شهر شو
می‌خوام برم کوه
می‌خوام برم کوه
شکار آهو
× دسته‌ی جدید: دست منه بر دهنم
برای هر کسی همچین دسته‌ای ممکن است پیش بیاید، سرزنشم نکنید.

لباس گرم بپوش

LaFroidure870930.jpg
هوا سرد شده
انگشت‌ها یخ می‌زنند
باید دستکش پشمی پوشید
پارسال همین موقع دی آمد و هوا سرد شد
ناباورانه گفتی
هیچ وقت این همه سرد نبوده
امسال هم خواهی گفت
همین روزها بود
گفنی خسته‌ای
درباره‌ی شیر‌گاز و انواع خودکشی‌های مطمئن حرف زدی
شاید وقتی دارم انار دانه می‌کنم
باز این‌ها را بگویی
شبیه زمستانی
سرد و به‌وقت
شبیه خستگی
دیوانه‌کننده و همیشگی
شبیه خودکشی
اما نه مدلی مطمئن