باستانشناسان در بستر من
جسد مردی را پیدا کردند
متعلق به دورهی پارینهسنگی
گِلی را بغل گرفته بود
با گُلی هفتپر
پرس و جوها بیهوده بود
زبان مرا نفهمیدند
خواستند او را
به موزهی مردمشناسی ببرند
با تخت یکی شده بود
قرار شد خبر
به جایی درز نکند
و مرد و استخوانهایش
میان ملافههای من
پودر شوند
۲۹ شهریور ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
دیدگاه ها . «” اُخرایی “»
دیدگاهها بسته شدهاند.
عالی…
……………….
:)
سپاس
سارا
it was great,thanks
…………..
خوبید
سارا
سلام همیشه خواننده اشعار زیبایتان بوده م. به نظرم خط یکی مانده به آخر کمی …دارد. یک جورایی …است من شاعر نیستم و نمی توانم توضیح درستی بدهم. شاید اگر در میان یا میان ملحفه های من بود روانتر بود. شاد باشین و سلامت
……………….
خیلی خوب است یادداشت شما
دارم فکر می کنم
مهربانی کردید
سپاس بسیار
سارا
زیبا ست
فکر میکنم این به خلاف آن شعر است که گفتهاید:
«من در خانهی تو ماندهام
تو در خانهی من مردهای»
(یعنی برداشت من از این دو شعر به گونهای است که به نظرم مخالف اند) برداشتم اشتباه است؟
……………….
هر برداشتی درست است و نیست
خوش حالم حسی دارید که درگیرش می شوید
سپاس
سارا