«اذان نیمهشب»
.
نه به دنیا میآیم
نه از دنیا میروم
سوت میکشد در سرم یک الله
به اکبر نمیرسد
میخواستم چهار نعل از روی شب بپرم
.
اسبی پهلو گرفتهام به افق تهران
میبینی که
پایم شکسته
به پیشانی سفیدم شلیک کن
.
یادش افتادم.
بعدها دیدم آقای بونا الخاص لطف کردهاند و ترجمهاش کردهاند.
.