باندها را عوض میکند
روی زخم بتادین میزند
مسکن نمیخورد
یک پله به آنا آخماتووا نزدیک شده است
به سایهای در میان شما
4 دیدگاه دربارهٔ «باندها»
دیدگاهها بسته شدهاند.
باندها را عوض میکند
روی زخم بتادین میزند
مسکن نمیخورد
یک پله به آنا آخماتووا نزدیک شده است
به سایهای در میان شما
دیدگاهها بسته شدهاند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
درود …
……………….
سپاس بهناز جان
سارا
سلام سارا بانو
مرسی از شعر زیبات
یه سوال داشتم
من شعر زیاد میخونم اما سخت میخونم و همیشه از ساده ترین شعرها هم برای خودم ایهام میسازم
منظورت اصلیت از آنا آخماتووا در شعر کدوم بخش از ویژگیهاشه؟
نمیدونم چطور منظورمو بگم
………………
سلام دوست عزیز
این شعر نیست. یک طرح است.
اما به هر حال این جا دنیای شعری آخماتووا را در نظر داشتم که تحت تاثیر زندگی سختش بود.
سپاس از توجه شما
سارا
پله ها تمام نمی شوند
دلم به پاگرد خوش است.
به درنگ نه داوری
ممنون
خواندم و لذت بردم
موفق باشید