هزار بار کلمه میآید
هر بار وزنش عوض میشود
ambivalent
رنگ به رنگ میشود
رهایم نمیکند
دارکوب در مغزم میکوبد
مغز چوبیام
نوک بلندش به زبان من کاری ندارد
در تاریکی صدایش میپیچد
ambivalent
ambivalent
ambivalent
سارا محمدی اردهالی
۱۵ آبان ۹۲
7 دیدگاه دربارهٔ «” دنگ دنگ دنگ “»
دیدگاهها بسته شدهاند.
می آموزم
……….
میآموزم
:)
سارا
ســـــــــارا سلام
دوگانگی؟
شاید لازم باشه دیکشنری رو یه نگاه بندازم سارا
………………
نه قاصدک
نمیدانم
میکوبد میکوبد
سپاس
سارا
سلام
دارکوب در مغزم میکوبد
مغز چوبی ام …
سارا جان دارکوب معمولا بر درخت میکوبه ، درخت هم از چوبه . بذار مخاطب خودش برسه به اینکه اوه چه جالب دارکوبه به مغزش کوبید ، ینی مغزش چوبیه ، یا شایدم تنه ی یه درخته !
در کل تو دختر خوبی هستی . آفرین
…………………..
نمیدانم
گاهی گفتن مغزم چوبی است را دوست دارد او
در کل را دوست ندارم
سپاس
سارا
با خودم برای خوانش بیایید
………….
موفق باشید
چه عجیب است شکل دنیا
خوب باشید
سپاس
سارا
تازه دیدمت …
با اینکه سالهاست غریب نبودی !
خوشحالم که پیدات کردم :)
……………….
خوش حالم
به پاگرد خوش آمدی
کاش خوش حال بمانی
سپاس
سارا
سلام شاعر گرامی
به روز هستیم و دعوتید به سه شعر کوتاه از من
منتظر نقد و نظر شما هستم
………………
سلام
نوشتن و دیگر هیچ
من چه میتوانم بگویم
موفق باشید
سپاس
سارا
سلام و عرض ادب خدمت شاعر گرامی
شماره ۱۲ نشریه سیولیشه ویژه ادبیات آئینی منتظر نقد و نظر شماست
…………………
سلام و سپاس
این شماره گویا بیشتر تعزیه و مرثیه است.
موفق باشید
سارا