نباید فکر کنم
فکرها ابرهای سیاهی میشوند
بالای این خانه میایند
طوفان میشود
در و پنجرهها به هم میکوبند
و تو
در کوچهی کناری
اشتباهی خواهی پیچید
۲۱ آبان ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
دیدگاه ها . «” کاشی پنج “»
دیدگاهها بسته شدهاند.
نباید فکر کنم
فکرها ابرهای سیاهی میشوند
بالای این خانه میایند
طوفان میشود
در و پنجرهها به هم میکوبند
و تو
در کوچهی کناری
اشتباهی خواهی پیچید
۲۱ آبان ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
دیدگاهها بسته شدهاند.
خستم از این همه فکر بی اساس
و شاید این ابرها سلی شود که مارا با خود ببرد
بسیار زیبا :)
ولی اگر هم فکر نکنم تو را براستی نخواهم داشت
این شعر و شعر ” تصادف ” همه ی حرف و ضربه ی نهایی در پایان بندی آنهاست.
* گربه هایی که از تصادف جان سالم به در برده اند
جور خاصی به من نگاه می کنند.
* و تو/در کوچه ی کناری/ اشتباهی خواهی پیچید.
برایم جالب و مطبوع است این نوع دیدن و سرودن.
ممنون بانو
سلامت وموفق باشی
با احترام
……………………
ممنون معصومه “جان”
سارا
تو فکر کن باران هم ببارد!!
سارای عزیز ممنون از وبلاگ خیلی خوبت و آهنگ قشنگت که امروز بعد از مدتها منو به خاطراتم پیوند داد.
…………..
خواهش میکنم مریم
سارا
خوب بذار بره. راه رو که بی نشونی نیومده تا اینجا. یا راه و پیدا می کنه یا لازم نیست پیدا کنه.
تصویر خوبی داشت.
این قدر خوب است که هوس می کنم منم دوباره سعی کنم بنویسم …
…………
بنویس
بنویس
تنها میمانم
سارا
سلام خانم اردهالی عزیز
شعر زیبایی بود
آیا امکان انتشار شعر با ذکر منبع هست؟
……………………..
سلام
خواهش میکنم
مشکلی نیست
سپاس
سارا