” دوره‌ی جدید “

شاید هم شیرجه می‌زدم
درون اقیانوسی
با میز تحریرم
شنا می‌کردیم
دور می‌شدیم
و هیچ وقت
نمی‌رسیدیم
۲۱ خرداد ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی

دیدگاه ها . «” دوره‌ی جدید “»

  1. شاید هم شیرجه زده‌ایم
    در این روزها
    که میزهای تحریرمان
    جای اقیانوس‌ها را گرفته‌اند
    شنا کرده‌ایم در شعرها
    دور شده‌ایم و
    رسیده‌ایم به این‌جا
    دلم به پاگرد خوش است

    ممنون شاعر
    ممنون از بودن‌تان
    از سرودن‌تان
    ……………………………….
    :)
    شاد و خوش باشید
    سپاس
    سارا

  2. می دانید من این نوع شعر را
    ” بریده‌ی جراید ”
    اگر دورت را با قیچی ببرم
    از روزنامه بیرونت بکشم
    روی یخچال زنی می‌روی
    که میوه‌ها از دستش
    به زمین می‌ریزند
    با این نوع پایان بندی دوست می دارم. به نظرم این نگاه شعری به امروز ما نزدیک تر است. از آن “ما” ی پر گیر و دار امروزی روایت دقیقتری دارد و من خودم را در آن راحت تر می بینم.
    اگرچه شما خوب می توانید با چیزهای مختلف کار کنید…ابزار شاعرانه قوی در اختیار دارید
    پایدار بمانی
    ………………………………………………
    خوش حالم که برایم نوشتید
    امیدوارم بتوانم پیش بروم
    سپاس
    سارا

  3. رفتن، رفتن و نرسیدن شاید راز غریب این زندگی ست ..
    خیلی خیلی قوی تر می نویسی هر شعر تازه مرا به شگفتی وا می دارد. تبریک بانو جان
    موفقیت های بیشتر برایت خواهانم.
    با احترام و مهر
    ……………………………..
    نمی دانم
    سپاس از این مهر شما
    سارا

  4. درود درود درود مهربان
    آمدن به این وب آرامشی داشت که شعرهایت به من منتقل کرد
    این آرامش را از من نگیر
    ………………….
    محبت بسیاری دارید و من دل گرم می‌شوم
    سپاس
    سارا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.