دوباره

دوباره دست‌هایم خالی است
دوباره جای بوسه‌ها تیر می‌کشد
دوباره من
پراکنده
شعرهایی نوشته‌ام
که زنی در آن‌ها
پنهانی
ودکا می‌نوشد
تا در مراسم سوگواری آرام باشد
۱۵ آبان ۸۸
سارا محمدی اردهالی

18 دیدگاه دربارهٔ «دوباره»

  1. سلام
    کلا شعر های شما را می پسندم . کتاب شما که به دستم رسید امیدوارم کرد که میون این بلبشو یی که براه افتاده هنوز سبزینه های دستهای فروغ توی ادبیات ما زنده است و امید به بارور شدنش خیلی بیشتر از یک دلخوش کنک ساده است!… حرفها م را درباره ی روباه سفید شما مفصل نوشته ام. که البته بخاطر اینکه (بماند) رغبتی برای انتشارش توی مجله ای که امکان خوندنش برای شما و خوانندگان کتابتون باشه نداشتم. گذاشتن این نقد توی وبلاگ هم که چیزی علی السویه است و البته نیازمند نظر مساعد شما. مشتاقانه منتظر کتابهای بعدی شما هستم و خوشوقت خواهم شد اگر شنونده ی حرفهای تازه ی شما باشم.
    بختیار باشید
    …………………………….
    سلام
    سپاس گزارم از وقتی که گذاشتید برای نوشتن درباره ی روباه سفید
    خیلی هم خوش حال می شوم بخوانمش
    خیلی زیاد
    سارا

  2. وب سایت خییلی زیبایی دارین تبریک میگم منم طبع شعر دارم ولی متاسفانه وقت زیادی ندارم! غرض از مزاحمت این بود که من شما را در لینکستان سایتم به آدرس زیر لینک کردم
    http://www.pnu-club.com/links/showlink.php?l=138
    از شما هم میخوام مارو هم در سایت خودتان با عنوان “باشگاه دانشجویان پیام نور” به آدرس
    “http://www.pnu-club.com ”
    لینک کنید ممنون
    ایامی آرام و با احساس داشته باشید!
    بدورد
    با احترام مدیریت باشگاه دانشجویان پیام نور
    ………………….
    سپاس گزارم
    این لینک ‌های کنار پاگرد حسی است و بی دلیل
    پس امیدوار نباشید
    شاد باشید
    سارا

  3. سلام بسیار زیبا بود.یک گوشه یادداشت کنید اگر روزی این شعر در مجموعه ای چاپ شد یک نفر قبل از همه برای آمدن نامش در صف برخورداران از مهربانی شما زنبیل گذاشته است.
    ……………………………………………
    مهربانی شما بی بدیل است
    ناب و محترم
    سپاس گزارم
    سارا

  4. سارای عزیز ممنونم
    امروز که به صفحه من اومدین و بعد لینک شبهای سپید توی پاگرد شما برای من دست کمی از بهترین لحظه های زندگی نداشت، خوشحالم…
    …………………..
    زیبایی آدم را به راه‌های تازه می برد
    به سفر
    سارا

  5. خیلی زیباست سارای خوب، خیلی زیبا و ناب. مثل گرهی در جانم نشست. من هم این روزها همین حال را دارم.
    خوشبخت ما که تو را می خوانیم.
    با دوستی
    ماندانا
    ……………………
    نازنین من
    خوبی
    سارا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.