…فقط در ایالات متحده حدود ۳۰۰۰۰۰ روسپیی خردسال وجود دارد، در کل دنیا این رقم به میلیونها میرسد. بعد از آن مسئلهی فقر کودکان هم هست که حتی در جهان توسعه یافته به دلیل تفاوت در نرخ موالید روز به روز بدتر میشود…همه اذعان میکنند که کودکان بسیار مهماند، مهماند، مهماند، اما جامعه مراقب آن ها نیست. زندگی انسان غالبا ارزشی ندارد و مردم به ضعیفترها رحم نمیکنند ،مردم به ضعیفترها رحم نمیکنند، مردم به ضعیفترها رحم نمیکنند. و چه کسی ضعیفتر از کودکان؟ سربازان خردسال، روسپیان خردسال، و کارگران خردسال: همهی این چیزها اتفاق می افتد، اتفاق می افتد، اتفاق می افتد چون کودکان بی دفاعاند و آسانترین کسان برای سوءاستفاده.
در دنیای توسعه یافته، مردم اغلب کودکان را مصرف میکنند نه تولید…مردم نیازی به انسجام و پیوستگی احساس نمیکنند، بلکه در پی ارضای نیازهای خود هستند. پس کودکان، کاملا کالای مصرفی محسوب میشوند. ما آنها را جزئی از خودمان نمیدانیم، چه بصورت جمعی و چه بصورت فردی: بیشتر مایلیم آنها را یکی از چیزهای زندگیی خود قلمداد کنیم نه این که، نه این که، نه این که در وجود آنها خودمان را ببینیم، و این افشا کنندهی خود- ویرانگرترین جنبهی جامعهی ما است. در یک جامعهی برابر کودکان به خوبی در جامعه ادغام میشوند. در وضعیت فعلی، موقعیت کودکان بر ملا کنندهی کاستیها و شکستهای جامعه ما است. این مرا رنج میدهد، رنج میدهد، رنج میدهد، رنج میدهد، رنج میدهد، رنج میدهد، رنج میدهد، رنج میدهد، رنج میدهد، و نشانهی هزینههایی است که برای نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود، نحوهی عمل خود در جامعه میپردازیم…افراطیترین شکل آن در تجارت جهانی کودکان دیده میشود، از جمله روسپیها ، خدمتکاران، و کارگران که شاید ۲۵۰ میلیون کودک و نوجوان ۶ تا ۱۴ ساله را شامل میشود…در برخی از موارد بدبختیی این کودکان بسیار بیشتر از کودکانی است که در دورهی انقلاب صنعتی به اعماق معادن فرستاده میشدند و این برخلاف بهبود کلی وضع آنها در جامعه از انقلاب صنعتی به بعد است، و دلیلش بازار جهانیی کودکان است. آنها ارزان هستند و میتوان به دلخواه هر کاری با آنها کرد چون موجودات بیدفاعی هستد.
بدتر این که ما به این مسئله آگاهی داریم، آگاهی داریم، آگاهی داریم، آگاهی داریم، آگاهی داریم. کاتالوگهای س.ک.س کودکان به صورت قانونی، قانونی، قانونی، قانونی، قانونی پخش میشود…اما هیچ یک از اینها اجتنابناپذیر نیست این سویهی تاریک بازار آزاد است که نیازمند نظارت و تنظیم اخلاقی است در غیر این صورت دنیایی خواهیم داشت که در آن همه چیز را همه جا می توان فروخت، در آن همه چیز را،همه چیز را، همه چیز را، همه جا می توان فروخت، در آن همه چیز را همه جا می توان فروخت، می توان فروخت، می توان فروخت،در آن همه چیز را همه جا می توان فروخت. ما میدانیم چه کسانی خطاکارند…بنابراین اگر میخواهید بدانید چرا من نظر مساعدی به حکومتها ندارم، نحوهی برخورد آنها با کودکان بخش عمدهی پاسخ من خواهد بود…دنیایی خواهیم داشت که در آن همه چیز را همه جا می توان فروخت، در آن همه چیز را،همه چیز را، همه چیز را، همه جا می توان فروخت، در آن همه چیز را همه جا می توان فروخت، می توان فروخت، می توان فروخت، در آن همه چیز را همه جا می توان فروخت….همه چیز را همه جا..همه…
گفتگوهایی با امانوئل کاستلز(جامعه شناس)، ترجمه چاوشیان و افشانی، تهران: نشرنی، ۱۳۸۴
– میخواستم چیزی بگویم، بینتیجه ماند.
– کسی میداند چرا سایتهای دفاع از حقوق کودکان فیلتر است.
دیدگاه ها . «کودکان عصر اطلاعات»
دیدگاهها بسته شدهاند.
مسئله ی کودکان در جهان امروز ما از مسائلی است که ثابت میکند تا رسیدن به جهانی که برازنده ی انسان قرن بیست ویکم باشد فاصله ی درازی داریم . طبق معمول شما اشاره ی خوبی به این موضوع داشتیدَ فقط فلسفه ی تکرار بعضی کلمات رامن نفهمیدم. فکرمی کنم بدون این تکرار-اگر از شما باشد -مطلب جالب تر وگویا تر بود. موفق باشید
مرسی…سارا!
منم نمی دونم چرا سایت های دفاع از حقوق کودکان فیلتر است!
این لینک جالبه.
http://en.wikipedia.org/wiki/A_Modest_Proposal
نه یک کلمه
نه یک کتاب
فقط ۳ قطره خون
نه یک کلمه
نه یک کتاب
فقط ۳ قطره خون
اقدام علیه امنیت ملی؟؟؟؟؟
ان زمان که خانم شیرین عبادی با دبدبه و کبکبه نوبل برد. در مورد تبعیضات زبانی و تحصیلی کودکان غیر فارس زبان ایران چیزی نگفت.
شاعر تو را زین خیل بی دردان کسی نشناخت
با سلام ودرود و تبریک به مناسبت میلاد حضرت علی (ع)
اشک معشوق شمارا به خوانش دعوت مینماید
سلام . امیدواریم حالتون خوب باشه . ممنون از مطالب زیباتون . ما حدود ۱۲ نفریم که وبلاگی داریم به نام حلقه ی باران ( http://www.halghe_baran.myblog.ir ) خوشحال می شیم به ما سر بزنید و ما رو لینک کنید . ضمنا” شما لینک ما هستید . موفق . پاینده باشید .
کودکی که بازی می کند گاهی گم میشود، اما کودکی که گم میشود هیچگاه بازی نمی کند …!/
می دونم بی ربطه ولی نمی دونم چرا این شعر “علی محمد مودب ” به ذهنم رسید و نوشتم.