خط به خط

دلم
مرد می‌خواهد
نابینا
خط بریل بداند
فصل به فصل
تنم را بخواند
بازی‌های ادبی‌ام را کشف کند
دستش را بگیرم
بازو به بازو
دنیا را برایش تعریف ‌کنم
چشمش شوم
عصایش
و تمام زشتی‌ها‌ی جهان را
برای او
از قلم بیاندازم

دیدگاه ها . «خط به خط»

  1. موضوع خوبی بود..
    خوب هم نوشته بودی.
    بی خبر هم آپ نکن…ما خودمون باید مدام بیایم ببینیم آپ کردی یا نه!
    البته هر بار میایم مطلب جدید هم میبینیم.
    مرسی…بلاگر فعالی هستی…
    راستی شما توی پیوندهای من هستی…
    خوش باشی و ایام به کام

  2. کور و کر
    لیسانس هیروگلیف مسلط به بریل آشنا با بازی های زبانی علاقه مند به ادبیات
    خوب مینویسی دختر مرسی
    سارا : دوست دارم ایراد بگیرید ، می توانید خوب !

  3. بسیار عالی بود .
    من هم دلم مرد می خواهد برای آن که تمام آن چه را که از نامرد ها کشیده امبی زحمت هیچ حرف وحدیثی از چهره ام بخواند
    سارا : در ذهنم چیزی هست برای سپاس گزاری از شما …
    به وقتش می نویسم از تاثیر مهربانی تان بر پاگرد.

  4. برای چون منی که بهترین دوران نوجوانی ام را در Ayene گذرانده ام. خواندن هیچ بلاگی لطف پاگرد را ندارد در عبور از پله های سرسخت روزگار
    خوش باشی!
    سارا : این همه که مهربانید …

  5. سلام دوباره.
    بسیار بسیار نوشته هایت روان و خواندنی هستند و احساس می کنم یا بهتر است بگویم به وضوح می بینم می کنم که فضایش به فضای من یکی شبیه است. دوست دارم نظرت را بدانم.
    به لینک های من اضافه می شوی خانم محمدی اردهالی.

  6. سلام سارا.
    به لینکای وبلاگ من اضافه شدی (البته با اجازه)
    در ضمن فکر میکردم دیگه کسی دلش نمیخواد برای یه مرد کور دنیا رو توضیح بده…
    خوشم اومد از رندانگیت…
    با یه شعر به روزم
    خوش باشی

  7. سلام شاید در سال ۸۶ تنها شعری که مرا بخود جلب کرده باشد همین شعر زیبای شماست لحظه های خوبی را در خوانش آن که بارها تکرار شد احساس کردم رمز زیبائی این شعر شاید قبل از هر چیز در کشف سوژه
    و استفاده از کلام عاری از تکلف است شعر با منطقی خاص و در بهترین شکل خود با جمله ای ساده اما پر رمز آغاز می شود
    دلم مرد می خواهد پس از خواندن این جمله مخاطب در انتظار دانستن کیفیت این مرد و یا نوع نیاز متقابل است که شاعر این انتظار را طولانی نمی کند نابینا تنها انتظاری که مخاطب ندارد ودر شگفتی می ماند همین کیفیت اولیه ی این مرد است
    که در ادامه دانستن خط بریل نیز بر آن بدرستی اضافه می شود این دانستن خط در جمله ی بعدی که فصل فصل تنم را بخواند برای مخاطب لذت خوانش اولیه را بیشتر می کند هر چند به تنهائی جمله ی بازی های ادبی ام را کشف کند جالب و زیباست اما فکر می کنم اضافی ست زیرا در جمله ی ماقبل تمام ماجرا برای مخاطب بیان شده است و این کلید که در جمله ی تنم را بخواند است برای گشایش قفل مرد دلخواه کافیست و این جمله را باید به سپید خوانی مخاطب واگذار کنیم اما در ادامه که شروع بندی دیگر است به نیاز خود شاعر میرسیم که می خواهد از زاویه ای که خود می خواهد جهان را تشریح کند در اینجا مخاطب با بند نخست شعر رابطه ای دوباره و از سر احترام پیدا می کند اما باز چشمش شوم به نظرم حشو است زیرا بدون گفتن این جمله ما در پایان بندی شعر که هدف نهائی شاعر بیان شده است با این جمله می رسیم و به همین علت تکرار موضوع شعر را دچار غلسه می کند ترکیب عصا و قلم بسیار زیباست چرا که شباهتی که قلم در دنیای بینای دارد با عصا در دنیای نابینای
    ما را به کشف و شهود می رساند و معانی متعددی را بر می انگیزاند یکی از ضعف های شعر را هم می توان در تمام شدن آن دانست ما با خوانش انتهای شعر به انتهای خواستهای شاعر هم می رسیم ای کاش در پایان بندی ما همچنان رو به جلو می ماندیم و درذهن خود به ادامه می اندیشیدیم به هر جهت از شما بخاطر به حرف کشاندنم و ایجاد لحظه های دلنشین متشکرم

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.