چمدان سنگین‌تر

چمدانی که
دوست داشتی بلندش کنی
که سنگین‌تر شده
که در آن لباس خواب نیست
می‌برم راه آهن
مثل همیشه کنار پنجره خواهم نشست
تو چه
آیا هنوز به لکومتیوران‌ها حسودی می‌کنی؟

9 دیدگاه دربارهٔ «چمدان سنگین‌تر»

  1. دختر بازم عاشق شدی؟
    یا کسی بهت تنه زده ؟
    یا دست؟
    .
    یا کسی بهت دست نزده؟
    اون احمق کی بوده که بتونه در مقابل تو مقاومت کنه؟
    .
    خوشهال شو ، قور نزدم.
    یعنی بعد از این همه بد خط نوشتن این یکی کمی بهت نزدیک بود.

  2. دختر بازم عاشق شدی؟
    یا کسی بهت تنه زده ؟
    یا دست؟
    .
    یا کسی بهت دست نزده؟
    اون احمق کی بوده که بتونه در مقابل تو مقاومت کنه؟
    .
    خوشهال شو ، قور نزدم.
    یعنی بعد از این همه بد خط نوشتن این یکی کمی بهت نزدیک بود.

  3. سلام سارا
    چند بار گفتم کتاب چاپ کن؟
    چند بار بگویم کتاب چاپ کن؟
    نمی دانم چرا، می دانم اوضاع از چه قرار است و ما کجا هستیم. ولی دوست دارم شعرهایت در یک کتاب قطع پالتویی دستم باشد تا اینجا و گذری بخوانم.
    (پرینت در برگ آ چهار حال نمی دهد!!!!)
    خوش باشی

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.