وحشت

کم پیش می‌آید
ترسیده بودم
می‌لرزیدم
گفتم بیا
نیامدی
خیلی ترسیده بودم
خواهش کردم
عجیب بود
نیامدی
ثانیه‌های سختی گذشت
از این پس
کم حرف خواهم زد
کم‌تر هم خواهم ترسید
چیزی نپرس
ثانیه‌هایی در جهان هستند
در کمین سال‌های عمر ما

دیدگاه ها . «وحشت»

  1. سلام
    کار قشنگی بود
    زبانی شسته رفته و رشک برانگیز…
    نمی دانم چرا بند اخر ننشست به دلم
    به زعم من شعر باید از همان چیزی نپرس تمام می شد.
    مسئله ئی نیست.من فقط تا اونجا رو می رقصم.
    گاهی شعر ادم را گرم می کند.گرمم شد.
    موفق باشی.
    برمی گردم.

  2. ما به حقیقت ساعت ها
    شهادت نداده ایم
    جز به گونه این رنج ها
    که از عشق های رنگین آدمیان
    به نصیب برده ایم
    چونان خاطره ای هریک
    در میان نهاده
    از نیش خنجری
    با درختی.

  3. وحشت را در فراسوی زمان جستجو نکنید
    ثانیه هائی بیش نترسیدیم ترسیدیم از تعقیب عقربه های ساعت در فراسوی شخصیت خود بخود بنگریم چه قدر ساعتها را به جای دقایق نقاشی کردیم باختیم زمانها را ولی همچنان ساعت مچی در دست به انتظار نشستیم .
    تا لرزش شنلی دیگر……

  4. salam vaghean ghashang minevisid
    tabrik migam
    man avalin bare ke be in blog oomadam
    amma shoma yeki az oon 2 nafari hastin ke site ayene ro edare mikardan
    mishe beporsam chera ayene ro dige gard giri nemikonin
    chon man az aval mididamesh va oonam vaghean ali bood
    va rasti ye soal
    ye clip too ayene bood raje be ye nafar be esme vatan
    mishe begin too kodoom ayene ast
    movazebe ghalametoon bashin

  5. سلام دوباره
    دوستانی دارم از فصلهای پرباران که زمین را به جستجوی شعرهای باران خورده شیار می دهند.خیلی وقت بود منتظر بودند…حالا دیگر برای مدت ها گرم شده اند.نیرو گرفته اند و دنیا را در منظری دیگر به معنا نشسته اند.آنها نام تو را فراموش نخواهند کرد..
    همچنانکه نام ماندلشتام…آخماتوا و بسیاری دیگر را..
    دو شعر ؛کارمند رسمی؛و ؛صورت جلسه؛ شعرهائی هستند برای بارها خواندن و زمزمه کردن
    برای زندگی با کلمات و باور قدرت آنها.
    برای نگاهی دیگر به فرم
    که همه توان و دقت شما را می رساند
    وقتی دیگر بیشتر از شما خواهم گفت.

  6. “من می ترسم پس هستم”
    من میخوام بر گردم به کودکی / ـ نمی شه پل برگشتن تحمل وزن مارو نداره
    من میخوام برگردم به کودکی / ـ که چی بشه؟! / آخه فقط من میدونم شونه چوبی خواهرم کجاست . …من میخوام برگردم به کودکی
    یادی از دوستم حسین پناهی

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.