این پیراهنِ بنفش مردانه را
یک روز خریدم
شاد شدم کمی
هر از چندی چرک میشود
در انزوای کمد
میشویم آن را
پهن میکنم
زیرِ آفتاب خیرهی جمعه
18 دیدگاه دربارهٔ «پیادهروی»
دیدگاهها بسته شدهاند.
این پیراهنِ بنفش مردانه را
یک روز خریدم
شاد شدم کمی
هر از چندی چرک میشود
در انزوای کمد
میشویم آن را
پهن میکنم
زیرِ آفتاب خیرهی جمعه
دیدگاهها بسته شدهاند.
گفتنی ها و نگفته های فراوانی دارد. قشنگ است و رازناک.
سلام قشنگ بود شاید ساده بود شاید تنها بود شاید کوتاه بود ولی دل نشین
راستی من تو رو لینک کردم.
با اجازه
بای
..بنفش چرک شده ..آفتاب خیره جمعه..
حکایت غریبیست…
این پیراهن را می توان
شست
پهن کرد زیرِ آفتاب
و
اتو کرد
سلام…
تنم خسته از این پیراهنهای تکراری رنگ پریده …
میخواهم رنگ آنها را برای همیشه ثابت نگه دارم…
روحم را و تنم را یک رنگ کنم…
سفید… بدون کوچکترین سیاهی…
هرگز به فکر اتو کردن مباش تا “چروک” را در زیبایی بنفش پیراهنت ببینی
سلام دوست عزیز! با مطلبی تحت عنوان «غزل پست مدرن، ایسنا و مصاحبه های جنجالی» به روزم!! منتظرم…
سلام دوست عزیز! با مطلبی تحت عنوان «غزل پست مدرن، ایسنا و مصاحبه های جنجالی» به روزم!! منتظرم…
هوالحق
سلام
خسته نشدی از این همه لجاجت ؟ آخر تا کی می توانی تحمل کنی و صدایت هم در نیاید .
از آن موقع که لباس هایت رنگشان عوض شده خودت هم انگار تغییر رنگ داده ای …
چرا چروکیدگی در انزوای کمد .
راستی فقط جمعه ها فرصت شستن نیست …
موفق باشی
یا علی مددی
چرا فکر میکنم این گوشواره ها رو قبلا ندیدم یا من …هیچ
و من
به راه راه پیراهن خودم فکر می کنم .
در انفرادی لبخندهای تو !
.
.
.
سلام
سلام…
یه خواهشی دارم میشه برا من دعا کنید .. که خدا حاجتم رو براورده کنه .. همین مهر ماه…
سر را بر روی بالش سپید آشنای خود می گذارم
چشمانم را می بندم
لبخند می زنم!
به خواب می روم.
.
.
باد می وزد
پیراهنی بنفش رنگ
روی طناب
تاب می خورد!
سارا جان سلام
بخدا این پیرهن بیچاره جلوی آفتاب رنگش رفت آخه کی می خواهی اونو ور داری؟؟
البته ما آفتاب جون داری نداریم و شما چطور؟
موفق باشی
…
رگ های ِ بیش از حد برجسته لازم داری
تا پاییز ِ یک سیاه پوست را تجسم کنی .
هی!
اون پیرهن رو باد برد!
سلام سارا جان
می دونی بعضی از شعر هات عجیب من رو یاد گراناز می اندازه.مخصوصا این یکی.