بوسه به وقت مطلق وجود

A_Tranquil_Moment.jpg
عکس:Rob Romero
رو بروی نامتناهی عبورها
لب به لب می‌شوم
چشم در چشمت می‌گذارم
تمام مراتب خود
با
تمام مراتب وجود
من امشب هم مرکزترینم

دیدگاه ها . «بوسه به وقت مطلق وجود»

  1. سلام…بلاگتو خوندم.نوشته های کوتاه،زیبا و بعضآ مه آلودی از خودت و دیگران دیدم.و همینطور عکسهای جالبی…آهنگ بلاگت هم آدم رو به عمق میبره،اما نمی دونم به عمق چی…لذت بردم…شاد باشـی.

  2. وقتی خارج از حماسه ای ایستاده ای
    وقتی تنها به یاد می آوری خاطراتی را
    وقتی از تمام مهربانی ها
    تنها به جستجوی نقطه ای می گردی
    که یا پایان نامیش یا آغاز
    حق داری لحظهء ناب را در نیابی!
    آسمانی باشی مهربانم
    کاش می توانستم لحظه ای را در یابم
    که شاید این لحظه همان باشد!

  3. شاعر که نیستم !!!؟
    نه فکر نمیکنم .
    جوهر قلم من لای تاریخ ته کشیده .
    قلم فروش محل هم که کوچ کرد و رفت صفحه بعد تاریخ …
    پس من شاعر نیستم .
    فقط از انشاء های خاک خورده مردم ترانه میکشم .
    تا بحال اینریختی ننوشته بودم . ولی خب جو این سایت خیلی بهم حال داد .
    (مسئول بازیافت شعر های خاک خورده )

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.