برای صلح

rape2.jpg
صدا،صدا، صدا، تنها صدا
صدای میل طویل گیاه به روییدن
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفه معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا،صدا، صدا، تنها صداست که می ماند
در سرزمین قد کوتاهات
معیارهای سنجش
همیشه بر مدار صفر سفر کرده اند
چرا توقف کنم؟
من از عناصر چهار گانه اطاعت می کنم
و کار تدوین نظامنامه قلبم
کار حکومت محلی کوران نیست
مرا به زوزه دراز توحش
در عضو جنسی حیوان چه کار
مرا به حرکت حقیر کرم در خلا گوشتی چه کار
مرا تبار خونی گل ها به زیستن متعهد کرده است
تبار خونی گل ها، می دانید؟
فروغ فرخزاد

دیدگاه ها . «برای صلح»

  1. به عنوان اولین نطر دهنده گویم؛
    به عنوان کودکی از تبار آدمیان
    در گذر گاه تاریک زمان
    در پناه این رمان
    تنها شعر است که میماند
    از تیره گاه گذرندگان.
    و این،
    گفتاریست،
    از زبان بی پناهی
    در کتاب خرامان زیستگان.
    و اکنون ؛
    آری ــ زیباست ــ .

  2. صلح (هوشنگ ابتهاج)
    جنبش گهواره،
    نغمه لالایی،
    ریزش چشمه شیر
    به لب غنچه تر،
    پرپر پروانه،
    جیک جیک گنجشک،
    تابش چشم شناخت،
    تپش خواهش گنگ،
    نگه شوق و شکیب،
    بوسه عشق و شتاب،
    خنده دلکش گلهای سفید
    به سر زلف عروس
    جنبش گهواره
    نغمه لالایی…

  3. اینه را چرا به عقب میکشی دختر . دارم به ترکیه میروم . . . نمیدانم غربت را چه کنم . و لحظه ها را که میخواهند از عشق فراریم دهند . . . اما از ترکیه گفتن در آینه کمی آروم شدم . . . . ببخش کخ زیاد صمیمی حرف زدم . من از اولین شماره آینه و اولین حرف پاگردت و آهنگش بودم . شاید برای این است . در ارزوی لخظه ای که دوباره در اتاقم در ایران باشم . موفق باشی :)

  4. سارا جان سلام.من خیلی وقته به وبلاگت میان.حتی به وبلاگه قدیمیت هم میرم و با اینکه موسیقی فیلم قرمز را دارم اما اون را از تویه وبلاگت تو گوش میکنم چون فضای عجیبی احساس میشخ.زیاد دوست ندارم برای نوشته هات که تا این بزرگن در این حد کامنت بذارم . اظهار نظر کنم.اما این یکی را نشد…

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.