یاد تو

دیشب آن قدر باران آمد
که اکر بگویم یاد تو نبودم
باران با من قهر می‌کند
آن قدر از پنجره بیرون را نگاه کردم
که اگر بگویم منتظر تو نبودم
پنجره با من قهر می‌کند
آن قدر دلتنگ خوابیدم
که اگر بگویم خواب تو را ندیدم
خوابت هم مرا ترک می‌گوید
*
برای دوستان خوب پاگرد،
فکر می‌کنم در قلب ما روشن است که چرا در کنار هم هستیم، همیشه سپاس گزار این همنشینی هستم.
شما با یادداشت‌های شفاف‌ تان مثبت یا منفی مرا بسیار کمک کرده‌اید، همین طور آن چند نفری که نمی‌نویسند هیچ وقت،
با نگاهشان که روشن است مرا یاری داده‌اند…دردها و شادی‌های ما ساده است و ساده شعر را دوست داریم.
مهر شماست که به دست‌های من دل گرمی داده، بی نهایت سپاس گزارم و خواهش می کنم دیگرانی که در این وادی نیستند
و این جملات برایشان غریب است جمع کوچک و آرام پاگرد را تنها بگذارند.

دیدگاه ها . «یاد تو»

  1. به قول سید علی صالحی برای رهایی از دلتنگی و دوری از یادهای یک عزیز:
    (دو رکعت گریستن در آستین آسمان واجب است)و تو فکر کن آسمان آن شب به صلات التسبیح تسکین چه خاطره ای تکبیر گفته بود.
    مرسی
    و دو تا مرسی برای پست فرزند عشق

  2. سلام
    ترجمه شعرتان را در زیر میتوانید بخوانید.
    دونه ن گئجه او قده ر یاغیش یاغدی
    کی ایه ر دئسه م سنه دوشونمویدوم
    یاغیش منده ن کوسه ر
    ***
    او قده ر آتوشگه ده ن ائشییه باخدیم
    کی ایه ر دئسه م سنی گوزله میردیم
    آتوشگه منده ن کوسه ر
    ***
    او قده ر سیخینتیلی یاتدیم
    کی ایه ر دئسه م سنی یوخومدا گورمه دیم
    سنین یوخوندا منی ترک ائده ر
    ***

  3. روزهای دور
    در بعد زمانی نزدیک
    هنوز مهربانانه دست تکان می دهند
    بر هر که هر چه نیاز را
    از زنگار آینه ربود و بر آویز لبخندی در پاگرد
    آویزان کرد …
    .
    .
    یاد روزهای دور شمسی نه سارا
    یاد روزهای دور خودمان به خیر …

  4. من چند سال است که شعر ها ی تو را می خوانم .
    از همان اولی در آینه می نوشتی و وقتی به آینه نگاه می کردم هم نوشته های تو را میدیدم هم خودم را و دنیای اطرافم را .
    و بعد که این جارا ساختی یادم نیست کجا ولی توی یک وبلاگ دیدم لینک گذاشته :
    سارای آینه برگشته
    واز آنموقع همیشه سر میزنم .
    تا حالا هم هیچ وقت یادداشت ننوشته بودم .
    ولی حالا :
    ای شما
    ای تمام عاشقان هر کجا
    از شما سئوال میکنم
    نام یک نفر غریبه را
    در شمار نامهایتان اضافه میکنید
    یک نفر که تاکنون رد پای خویش را
    لحن مبهم صدای خویش را
    شاعر سروده های خویش را نمیشناخت
    گرچه بارها وبارها نام این هزارنام را
    از زبان این و آن شنیده بود
    یک نفر که تا همین دو روز پیش
    منکر نیاز گنگ سنگ بود
    گریه گیاه را نمی سرود
    آه را نمی سرود
    شعر شانه های بی پناه را
    حرمت نگاه بی گناه
    و سکوت یک سلام در میان راه را
    نمی سرود
    نیمه های شب نبض ماه را نمی گرفت
    روزهای چارشنبه ساعت چاهار
    بارها شماره های اشتباه را نمی گرفت
    ای شما ای تمام نامهای هر کجا
    زیر سایبان دستهای خویش
    جای کوچکی به این غریب بی پناه می دهید
    این دل نجیب را
    این لجوج دیر باور عجیب را
    در میان خویش
    راه میدهید
    شعر از قیصر امین پور

  5. سارای دوست داشتنی پاگرد …
    حالا که همه آمدند و نوشتند .. بگذار من هم بگویم از تمام سال هایی که آمدم و خواندمت .. بی صدا .. بی واژه …
    آخ از این باران های پاییزی سارا ..
    آخ از این دل وامانده ….
    این دو سه جمله را هم طاقت بیاور دخترک ساده آیینه …
    تازه دارم کمی با کبوتر کمی با کلمه
    کمی با آسمان بی اسم علاقه آشنا می شوم ..
    می گویند من آدم خوبی نبوده ام
    راست می گویند
    اولا بی بوریا بار آمده ام
    بعد گهواره به دوشی خاموش …
    حالا هم که پا به گور ..
    چراغم اینجا و خیالم جایی دووور …
    هی سید تنهایی های من ……
    خورد و خراب می کند واژه هاش …

  6. این نشانه را به دستِ شما می دهم: هر ملّت با زبانِ «نیک و بدِ»خویش سخن می گوید.
    همسایه اش این زبان را در نمی یابد.او این زبان را بر پایه ی سنت ها و حقوقِ خویش بنا کرده است.
    امّا دولّت به همه ی زبان های «نیک و بد» دروغ می گوید و هر چه می گوید و هر چه بگوید دروغ است و هر چه دارد دزدیست!
    همه چیزش دروغین است. این جانور گزنده با دندان هایی که دزدیده است می گزد. اندرونه اش نیز دروغین است.
    در هم کردن زبان «نیک و بد»: من این نشانه را چون نشانه ی دولّت را به دستِ شما می دهم .

  7. می گم سلام خوبی…سارا…..ببخشید.. من به رنگین کمان فکرمی کردم /
    توخودرنگین کمان بودی پخش شدروی لب های آسمان
    گاهی آبی می شدی / بنفش/ پلنگ ها می پریدن ماه
    من می پریدم تو/
    پلنگ ها نمی رسیدند به ماه / من نمی رسیدم به تو…نه ..نمی رسیدم به تو

  8. چه آهنگ زیبایی برای سایتت گذاشتی. اگه برات زحمتی نداره فایلشو بهم بفرست . ممنون از شعرهای قشنگت
    …………………..
    .این آهنگ موسیقی فیلم قرمز کیشلوسکی است ساده پیدا می شود
    سپاس
    سارا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.