کنار من

900520brun.jpg
دیگران می‌پرسند
چرا با دیوار حرف می‌زنی
تو می‌گویی
همه چیز را نباید گفت
.
.
.
۲۹ خرداد ۱۳۹۰
سارا محمدی اردهالی

دیدگاه ها . «کنار من»

  1. سلام
    بسیار متن هاتون زیباست.
    آهنگی هم که گذاشنین فوق العادس
    میشه اسمش رو برام بفرستین؟
    ممنون میشم.
    مرسی
    ……….
    سپاس
    آهنگ یک ترک از موسیقی متن فیلم قرمز است
    سارا

  2. سلام سارا
    بعد از “را” نباید “که” می آوردی، یا من درست متوجه نشده ام؟
    عالی بود.
    اسم موزیک هم هست :
    Do not take another man/Zbigniew preisner
    ……………….
    سلام
    اول آورده بودم
    ولی دیدم نبودش خوش خوان ترش می کند
    سپاس گزارم بسیار
    دو نات تیک انادر من دوود
    سارا

  3. درود . چند وقت پیش شعر بیماری شما را در وب لاگی دیگر خواندم . زیر شعر نوشته شده بود : سارا محمدی اردهالی . کنجکاو شدم بدانم کیستید . هنوز هم نفهمیدم . ولی با یک سرچ در گوگل لااقل به وب لاگ شخصی ی خودتان دسترسی پیدا کردم . امیدوارم پروفایل داشته باشید . چون این را هم هنوز نمی دانم . صادقانه بگویم همه ی شعر هایتان را دوست ندارم اما پشت تک تک آنها حس عجیبی را درک می کنم که فقط مختص خود شماست . بیماری یکی از همین احساسات بود که به معنای واقعی بلعیدمش … سپاسگذارم .

  4. مرسی خواندم ساخت در برابر کوتاهی متن استوار ایستاده و من واقعن فلسه دارد این همه چیز که نباید گفته شود و دیوار که همیشه گوشش پر است و ما نمی فهمیم .دستت درد نکند داری جریان راه می اندازی در سکوت کلمات .ممنون سارا

  5. من درهفته دوروزتهرانم
    اگه تهران هستین مشتاق دیدارتانم
    امیدوارم مثل این جوانکهای شاعرتازه به دوران رسیده نباشید که جو گیرشدن
    به هرحال ۰۹۳۶۵۴۹۶۲۹۵
    ………..
    متاسفم
    من نیستم
    شاد باشید
    سپاس گزار
    سارا

  6. سلام .مصاحبت رو تو روزنامه فرهیختگان خوندم .چقدر از ما طرفدارای پرو پاقرص پاگرد تعریف کرده بودی :) مرسی
    …………….
    رفیق قدیمی را که نمی شه ندید گرفت
    سپاس
    سارا

  7. هوا سرد است و من تنها
    پیاده پای و عریان می دوم هر سو
    که من از برف جز سرما ندیدستم
    درون جنگل یخ کرده ارام
    میان جاده های وحشی اوهام
    اجاقی می کنم برپا
    و از چوب خیالم هیمه می سازم
    و آتش می کنم روشن
    و گرمم می شود
    و می خوابم
    ومی خوابم
    و می خوابم

  8. با احترام
    این شعر! رو یا بهتره بگم این دو تا جمله رو شاید در ذهن خودتون بتونین ربط بدین به ادبیات،اما در روان مخاطب فرهیخته هیچ جایی نخواهند یافت جز آنکه مانند این خیل کامنت نویس بدون لحظه ای تامل شروع کنیم به به به چه چه ،که معمولا اینطوری هستیم متاسفانه
    …………………………….
    خیلیی ممنونم که با نام نظر دادید
    سارا

  9. سلام سارا جان
    امیدوارم که خوب و خوش باشی
    دلیل مزاحمت این است که دوست دارم در برنامه ی این هفته ی شعروفون از شعرهای خوب تو بخوانم. لطفاً اگر مورد تأیید است جوابم را سریع تر بده چرا که برنامه ی پادکست دوازدهم را داریم کم کم شروع می کنیم.
    ممنون
    لیلا
    ……………
    سلام
    هیچ اشکالی ندارد
    و سپاس گزارم
    سارا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.