تعطیلات

ایستاده‌ای پیش چشمم
هر چه شاتر را می‌زنم
در عکس
تنها دریا پیداست
و دختر بچه‌ای که قلعه‌ای شنی می‌سازد
سارا محمدی اردهالی
۷ اسفند ۸۸

دیدگاه ها . «تعطیلات»

  1. و دوست داشتن همین است، متعارف نیست، اگر تعریف شود، اگر قلعه ای شود استوار که با موجی نامنتظر دگرگون، بلکه تمام نشود، عشق نیست.
    عشق استسقاست،« گفت من مستسقیم آبم کشد»
    شعرهای تو، سارای خوب، «چیز دگر » است، متعارف نیست، مانند عشق که خودِ زندگی است.
    مراقب واژه هایت باش،
    با مهر
    ماندانا
    ……………………
    ماندانای مهربان
    چه مهربانی و چه گرم می‌نویسی همیشه
    خوبم
    سارا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.