ادب

گچ و خاک و بنایی. مردی که استاد صدایش می‌کنند از هر نظر بی‌خرد است، اما مردی که کارگری می‌کند وضعش فرق دارد. استادکار رفته و کارگر مانده. چندین بار بابت به‌هم‌ریختگی عذر خواست. با ادب تمام اطمینان داد که همه جا را مطابق میل من تمیز می‌کند. برایش چای دم کرده‌ام. فکر می‌کنم ادب چه معجزه‌ای‌ست. کیمیاست. و کرور کرور شکر.