3 دیدگاه دربارهٔ «صبح زود»

  1. سلام سارای عزیز، نوشته هایت را که میخوانم حس میکنم با کسی درد و دل کردم و سبک شدم…بیشتر بنویس برایمان
    …..
    ممنونم ملیکا
    امروز فکر کردم از یک مرزی گذشتم.
    حرف زیادی نمی‌شود درباره‌اش زد
    ممنونم دختر
    سارا

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.