یادم رفته است
چطور حرفمان شد
چه کسی, چه کسی را ترک کرد
دوستت دارم
تو موی بلند دوست داشتی
موهای من کوتاه بود
کتری پا به پای اخبار قلقل میکند
بهار
چیزهای بسیار دیگری را فراموش خواهم کرد
۱۵ اسفند ۹۲
سارا محمدی اردهالی
13 دیدگاه دربارهٔ «” بهار “»
دیدگاهها بسته شدهاند.
Aliiiii…Merc
…………
مرسی نیما جان عزیز :)
سارا
خوب بود، … خیلی …
با سلام
با یک شعر به روز هستیم و منتظر نقد و نظر ارزشمند شما
چگونه پیدایت کنم ؟
وقتی به یاد نمی آورم
چگونه گُمت کرده ام
( گروس عبدالملکیان )
چه کسی چه کسی را ترک کرد؟!
ما فقط در خداحافظی
دستهای مشترکی داشتیم
………….
:)
سارا
در خیابان یا خانه یا هرجا باشم فرقی ندارد ، گاه آنچنان پر می شوم از درد که فقط قطرات گرم و سنگین اشک می فهمد حالم را و آرام و کودکانه می ریزم باران اندکی و چه حالت قشنگی می گیرد دلم …
آنچنان که این گریه را دوست دارم ، لبخند به کارم نمی آید . چشمانم با گریه لبخند می زنند و گلشان می شکفد .
خیلی می فهمم و کاش نمی فهمیدم و نفهم بودم اما احساسم آنچنان مسن است که در آستانه ی مرگش قرار دارد .
آنچنان سفید است موی احساسم که ابر نیست با آن همه سفیدی اش
مرسی.
……..
سپاس
سارا
چه کسی, چه کسی را ترک کرد!!
دوستت دارم…
وای سارا عالی مینویسی دختر
…………..
لطف داری ممنونم شهرزاد جان
سارا
سلـام خانم سارا
دست مریزاد،عالی بود!!
پاینده باشید
سارای عزیز، کتاب هات رو با عشق خوندم. و وبلاگت رو دنبال می کنم. تو عالی هستی.
قلمت مانا
…………….
سلام مهشید جانم
یک دنیا ممنون مربان عزیز
سارا
عالی
عمیق
غمگین
پر از تحسینم بانو
بهارت لبریز از تازه ها
………..
معصومه جان
ممنونم که هستی و سال نو مبارک باشد
سپاس
سارا
ممنون.زیبا بودن.منم شعر و متن میگم.ولی هیچ جا چاپ نکردمشون.میشه راهنماییم کنی?
…………..
خب خوب است که در صفحه ی خودت آن ها را بنویسی و رویشان کار کنی
را های دیگری هم همیشه می شود پیدا کرد
موفق باشید
سارا
مثل همیشه خوب
مثل خودت قدردان
………….
:) سپاس
سارا