خانه با سرعت تمام
مثل قطاری با مسافران خواب
به دیوار خورد
من در خانه بودم
پنجرهها و درها باز شدند
از تنگ آب بیرون پریدم
روی زمین
بالا و پایین میآوردم
همسایهها
با صدای قلبی منفجر شده
به سمت اتاق دویدند
کسی میان نامهها
کسی میان خطوط تلفن
کسی میان ملافهها نبود
چه کسی
زنگ خطر قطار را
کشیده بود؟
۱۴ مرداد ۱۳۹۱
سارا محمدی اردهالی
24 دیدگاه دربارهٔ «” ۷ مرداد ۱۳۹۱ “»
دیدگاهها بسته شدهاند.
آنقدر زیبا هست که نتونستم به خودم اجازه بدم نظری در موردش بگم.
آن جا که ماه تاب می خورد
آن جا که واژه ها می درخشند
…این جا به وب نوشت شما راه می برد.
قطار
سارای خوبم، این نوشته مو به تنم راست کرد. چون عین واقعیت بود. دلم می خواست راهی بود آدم فرار می کرد.
……………….
آزاده ی نازنین
چه ناجور!
کاش راهی بود
سارا
سلام
من خیلی وقت نیست که برگشتم ایران.
وبلاگای مختلفی رفتم و نوشته های زیادیو خوندم.
باحوصله ازین وبلاگ دیدن کردم و نوشته هایی رو خوندم که خیلی لذت بردم.
خیلی خیلی زیباست و من کاملن احساسشون کردم
احساس قشنگی دارم
و خواستم شما هم در جریان باشید.
یاعلی
……………………
مهربانید
هر جا هستید دل خوش باشید
سارا
دوست عزیز بسیار خوب بود لذت داشت برای من…
چشمی بخیل
به دستهای من
به نان گونه هات “می”
نان گونه هات.
سارای
سلام
…………………
salam
sara
چه تصویر بدیعی است برخورد خانه با دیوار.
چه زیبا گفتهاید:
«کسی میان نامهها
کسی میان خطوط تلفن
کسی میان ملافهها نبود»
شما هر بار برگ جدیدی رو میکنید، اما واژگان تحسینآمیز ما هر بار همانهایند، تهیدست ایم.
اما راستی چه کسی؟
دست مریزاد. با احترام به شعر دعوتید
درود سارای عزیز
من افتخار میکنم به بودنت
……………..
:[
sara
با درود به سارای عزیز
بسیار دوست داشتنی بود و مثل همیشه ساده
و راحت می شد ارتباط برقرار کرد و دوستش داشت..
ممنون
………………..
سپاس
دوست خوب
سارا
من اجازه دارم لینکتون کنم؟
ممکنه از وبلاگ من بیان اینجا و شاید دوستان بیشتری از اینجا دیدن کنند
اگه این ناراحتتون نمیکنه منو در جریان بگذارید
یا علی
…………….
شما مهربانید
خواهش می کنم
سپاس بسیار
سارا
سارا می دانی چقدر حس هایت برایم عزیزند؟
………………
:)
سارا
درود خانم سارای.فضای شگرفی خلق کردید.
زیباستــ..
اولش فکر کردم اینو برای زلزله ی اخیر اهر نوشتی. اما دیدم تاریخ نوشته هفت مرداد هست ….
یکجورایی مثل پیش بینی بوده !!!
………………
نه
پیش گو نیستم
سارا
لینک شدید سرکار خانم
,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
سپاس گزارم
سارا
بالاخره روشندل چاپ شد…
با اجازتون یکی از شعرهای زیباتون رو بازنشر کردم…باقی بقایتان
…………………..
مهربانید
سپاس گزارم
سارا
دلمان را محک بزنیم !
بااحترام دعوتید..
……………………..
سپاس گزارم
سارا
http://parspoets.in/pars/index
ااحترام دعوتید..
سلام
به خاطر طبع زیبای که دارید
از خدا
به خاطر اتفاقی که منو اینجا کشوند
از خدا
و به خاطر خدا
از شمایی که نازنینی
تشکر میکنم…
ارادت بانو! خیلی خوب بود عزیز من.
…………….
تبسم جان
:)
سارا
قطاری با مسافران خواب
بالا و پایین میآوردم
صدای قلبی منفجر شده
میان نامهها
تلفن
ملافهها
نبود
چه کسی
زنگ خطر را
کشیده بود؟
دوستش دارم …
کلمات، یا جملاتی که بیشتر دوست داشتم را میخواستم بنویسم.
…………………..
سلام و سپاس از یادداشت شما
سارا