پری خانم

انتقام می‌گیرد
از مسافرخانه‌های پرت
کشتی‌های تفریحی
زنان رهگذر بی‌خبر
زنان ِ درمانده
بور، خرمایی، سیاه
خودشان را پرت می‌کنند
در قهوه‌ی تو
در همان ایوان نشسته‌ای
بچه‌ی سومت روی پا خواب رفته
فالگیر می‌گوید
یک دیوانه‌ می‌بینم

8 دیدگاه دربارهٔ «پری خانم»

  1. سلام سارا
    خیلی وقت بود نخوانده بودمت
    یا این چند وقت جوری گذشته که فکر می کنم ماه هاست…
    لذت بردم
    لذت خواندن انسان
    آدمی
    چیزهایی که پنهان است به زبان روزمره
    لوس است به گفتن
    و زیبا و منهدم کننده در شعر
    زنده باشی

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.