سرانجام سیزده آذر

13azar.gif
تلفنم را جواب می دهد:
“…خوبم ”
ضربه ای محکم برای سمفونی ای بزرگ
می خندد
گیتاریست می پرد روی میز ناهارخوری
غول غم ها دهان باز می کند
ترانه می خواند
“…خوبم سارا ”
آرشه ها دیوانه وار از آشپزخانه بیرون می ریزند
پیانیست از لب پنجره دست هایش را بلند می کند
بوسه می فرستد
” امروز خوبم
خوب خوب ”
گوشی را می گذارم
همه کف می زنند
اتاقم پر از گل سرخ شده

دیدگاه ها . «سرانجام سیزده آذر»

  1. اگه این خط ممتد تموم بشه
    دور می زنم و بر می گردم
    می دونم کوچیک با ریز فرق می کنه
    ولی اگه حتی برگردم هم
    مطمئن باش قسمتی از اینجا رو با خودم می برم
    سارا : نگار جان همیشه شاد باشی و آرام !

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.