من نیستم
شیر چکه میکند
چند پرنده پشت پنجره دانه میخورند
تلفن زنگ میزند
میآیم خانه
شیر چکه میکند
چند پرنده پشت پنجره دانه میخورند
تلفن زنگ میزند
دیدگاه ها . «تیک تاک»
دیدگاهها بسته شدهاند.
من نیستم
شیر چکه میکند
چند پرنده پشت پنجره دانه میخورند
تلفن زنگ میزند
میآیم خانه
شیر چکه میکند
چند پرنده پشت پنجره دانه میخورند
تلفن زنگ میزند
دیدگاهها بسته شدهاند.
خانوم سارا خانوم زهرا توی کوه گفتن که گاهی حالمو می پرسیدین …. خانوم زهرا تا الان به من نگفته بودن …. چون خیلی کم حرف و ملاحظه کارن می دونیین که!…. من خوبم. شما خوبین ؟ چند تا کتاب ازتون دستم مونده نمی دونم چه طوری به مادرشون برگردونم ….
سارا:
سلام مهربان
شما و مامان و بابا، همه و همه ، همیشه شاد و تندرست باشید.
کتاب ها هیچ مهم نیستند.
خیلی خوب بود.
خیلی غمگینه….از دو سال پیش به این طرف دفعه سومه که بهت سر می زنم. خیلی غمزده اس.
موفق باشی.
سارا اردیبهشت می آید
مادر بزرگ و دائی سیاوش که در اردیبهشت عاشق شدند
تو هم قرار بود همین روزها عاشق شوی
بجنب دختر…
کاش همیشه باشی که پرنده ها از دستان تو دانه بخورند . . .
زیبا بود ! سایت آینه اولین سایتی بود که بعد از اینترنت دار شدنم اون موقع ها واردش شدم
دوست می دارمش
اینجا بوی تنهایی میاد…
اینکه بودن ونبودن ما فرقی نکندبعضی جاها هنراست بعضی وقتها بی خاصیتی .توباید شکر گزار این باشی که حضورت موسیقی آرام طبیعت را بهم نمی ریزد.موفق باشی.
سلام پاگرد.
شعرت زیبا بود.
گر چه از نظر من، – و تنها نظر من، – بزرگ ترین خلا در اشعار پاگرد عدم وجود موسیقی الفاظ است.
موفق باشد.
در اثر مرور زمان
بود و نبود مان عادی می شود!
افسوس!
تو برو…
شیر که خود چکه میکند
پرنده ها هم که رسم جفتگیری میدانند
و کسی پشت خط تلفن
به شنیدن صدای انتظار جواب تو دلسپرده میماند…
سلام .
این مثله بقیه نبود فرق داشت.
قشنگ بود شایدم نه نمی دونم ولی بی هدف بودن و دوست دارم اصلا به من چه .
نیمه ی ظهر است
تنهایی . بر نیمکت
صوت می زند . آرام
می پاچد برای پرندگان
نگاه می کند مرا . ناگهان
صوت نمی زند نمی پاچد برای پرندگان
نگاهش را قطع می کند. باز. ناگهان
صوت می زند آرام
می پاچد برای پرندگان
سلام
ی=با عجله خواندم
رفتم
خوب بود
بای
همۀ شعراتو خوندم
خیلی قشنگن، خیلی
باور کن
بازم بهت سر می زنم
سلام.قبلا یک بار گفتم اینجا آمدن برایم همراه با وحشت است.می دانی چرا؟ از نوشتنش نفرت دارم.شاید هم می ترسم. این پیام را لطفا نمایش نده.برای تو فقط نوشتمش.
و “تو” حالا هستی
در خانه
سلام ..مدتهای طولانی بود که یان طرف نیامده بودم دلم برای نوشته هیات تنگ شده بود مجبور شدم کلی حافظه ام را زیر و رو کنم تا دوباره برسم به کلماتت …شاد باشی نازنین
همهی نتها شبیه به همه هستند، همچون آدمها
تکرار را نو کردی دختر
سلام سارا خانوم شاعر!….چقدر لطیف نوشتی!….از شعرات خیلی خیلی خوشم اوومده!….منتظرتم خوشحالم میکنی به خونه خودت سربزنی!….بهار
سلام سارا ، وقتی این شعرو خوندم یادم اومد که چقدر بودن و نبودنم بی تفاوته!
ولی دلیل نمیشه برای شاد بودن خودمو به آب و آتیش نزنم!
یا برای فرار از مرگ!
یا تنهایی!و هرچیز ترسناکی که آزارم میده!
موفق باشی سارای عزیز
(که هر وقت شعرات رو می خونم به تفاوتش پی میبرم!)
خیلی وقته نیستی این چه وضعه شه؟
:دی
در تنهایی های خودم تو را تکللم میکنم شاید در بهانه هایت پنجره ای به وسعت چشم هایت برایم نقاشی کنی
خیلی قشنگ بود.مثل شعرای یکیه دیگه که اونم خیلی قشنگ می نویسه.
تنها
میان تن ها نشسته ام
*
تنها که می شوم
مهمان می آید
در را باز می کنم
باز باز
بازخودم هستم
می خندم،
می خندد،
وباز دو نفری تنها می شویم.
….. …… ……
….. …… ……
سفیدی را خودت بخوان
*
سکوت می کنم
میشنود .
نگاهش میکنم
ترد وجودش در من گره میخورد
گونه هایم سرخ می شود
روی پایم می نشیند،
روی پایش می نشینم،
مرا می بوسد،
چشمانم را که باز می کنم
در باز است
و او
…… ….. …..
…… ….. …..
سفیدی را خودت بخوان
*
هنوز از بوسه او تنم سست است .
راه می روم
*
باز تنها میشوم
کمتر از قبل
ب ه ا ر ه
سلام
امیدوارم همیشه خوب باشید… بنویسید سارا.. منتظر نوشته های جدید و همینطور انتشار نوشته های قدیمی تان هستیم.
ساکت گریستن در اتاقی خالی از هجوم رویاهای بی پروا
ساکت رفتن در جاده ای خالی از هیاهوی مردمی که نقابهایشان آرام می گویند : سلام
ساکت و بی صدا در انتهای دریاچه ای غرق شدن
ساکت اما پر از امیدهای مرهوم
پر از صداهای گنگ و نامفهوم…
میشه آهنگ وبلاگتو واسم ایمیل کنی؟
استاد کائنات که این کارخانه ساخت
مقصود عشق بود جهان را بهانه ساخت
زندگی سخت هست
تنهایی درد داره
اما قبولش میکنیم چون یک هدیه ست
برام دعا کن
خداحافظ
سلام
جالب ترین وبلاگی که تا به حال دیده بودم را دیدم و کیف کردم
هم از کارهای طرح و زیبایی های اش و هم از شعر های اش
ممنونم
اگر امکان داشته باشد اجازه دهید از شعرهای تان در ماهنامه ی مان استفاده کنیم
اورمیه
در ضمن نشانی تان را هم بدهید تا دو شماره ی اخیر را برای تان پست کنیم
باور کنید هر چیزی که گفتم عین واقعیت بود
نیستی سارا
پاگرد گرد گرفته
می آیی خانه
گرد از پاگرد می تکانی
تمام زندان های دنیا را هم بگردی
زندانی به این بزرگی نیست
که هم خودت
هم پدرت
هم مادرت
هم خواهر و برادرت
تمام همسایه هات
هم شهری هات
و هموطنانت
در آن باشند .
من خانه نیستم…
شیر چکه میکند. من آمده ام اکنون
تلفن را برمیدارم به لوله کش زنگ میزنم
افسوس…
افسوس که گوشی لوله کش خاموش است.
شیر همچنان چکه میکند
اصابم خراب میشه میرم از کنتور آبو قطع میکنم.