تراژدی

نیم‌نگاهی رد و بدل شد
روشن بود و ساده
سلام و احوال‌پرسی
به اندازه‌یِ شرطِ ادب
او شکلِ خوشبخت‌ها
تو هم نمونه‌ی کاملِ یک فلک‌زده
ساده و روشن بود
راهتان را کشیدید رفتید
بی‌امیدِ دیداری
حتا به اندازه‌ی شرطِ ادب

10 دیدگاه دربارهٔ «تراژدی»

  1. سلام …
    لکن سمائک ممطره وطریقک مسدود مسدود
    فحبیبه قلبک یا ولدی نائمه فی قصر مرصود
    .. اما اسمان تو بارانی ست و راه تو بسته ی بسته
    و محبوبه ی قلب تو در کاخی که نگهبانانی دارد در خواب است
    (نزار قبانی )
    …………………………
    و محبوبه ی تو ……در خون است

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.