رشید خان

این لبخند بر لب من
رژ ” بورژوا” نیست
مژه هایم طبیعی برگشته اند
رژ گونه نزده ام
برق چشمانم نیز
در چشم هیچ رقاصه ای پیدا نمی شود
وقتی بروی
چراغ ها خاموش می شوند
و سیندرلا یت
شستن زمین را
از سر خواهد گرفت

دیدگاه ها . «رشید خان»

  1. زیباترین دختر ها را وقتی دیدم
    که کار می کردند :
    یکی داشت از چشمه آب بر می داشت
    یکی هم نان ساجی می پخت
    یکی عصبانی بهم سرُم وصل می کرد
    یکی شش دونگ برنامه می نوشت.
    زمین را بده خودم می شورم
    تو فقط شعر بگو
    آرزو دارم هنگام کار کردن ببینمت !

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.