دیدگاه ها . «ترس»

  1. سلام خانم محمدی!
    شعر زیباتون (سوزن بان جوان) رو در مجله داستان همشهری خوندم و باهاتون آشنا شدم.
    این داستانک هم که خیلی زیبا بود.
    منم تو وبلاگم شعرهایی از خودم رو میذارم.
    خوشحال میشم نظرتونو راجع بهشون بدونم.
    اگه هم با تبادل لینک موافق هستید بهم اطلاع بدین.
    باعث افتخارم میشه.
    مرسی!

  2. خیلی عجیب طراحی شده
    دست به المان هاش نمی تونم بزنم
    مثل چی می مونه
    شاید مثل خواب که آدم می بینه
    یا یه قصه ی دلپذیر رو داری تو باد شدید تعریف می کنی
    نمی دونم
    ….
    بعدها بعدهایش را به خاطر می‌آورم
    سارا

پاسخ دادن به محمدباقر عسکرپور لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *