” دورادور “

خندیدم
خیلی خندیدم
بی‌دلیل
خیلی بی‌دلیل
نباید گریه‌ام می‌گرفت
بلند بلند خندیدم
جات خالی
آدم بی‌دلیلی شدم
هاها
خیلی بی‌دلیل
۱۶ دی ۹۲
سارا محمدی اردهالی

دیدگاه ها . «” دورادور “»

  1. امروز مامور پست آخرین کتابت رو آورد
    کارها رو که می خوندم عالی بودن کم کم حسودیم شد . چند تا کار ضعیف خوشحالم کرد که بالاخره همشون خوب نیستن. وقتی دوباره مرور کردم دیدیم لعنتی همشون عالین فقط من بار اول متوجه نشده بودم. به هر حال تبریک می گم (عصبانی)
    ………………
    از دست شما. خیلی ممنونم.
    :)
    حالا باز دقت کنید کارهای ضعیف خودشان را نشان می‌دهند
    سپاس
    سارا

  2. هر که را دور کنی دور و برت می آید !
    از محبت چه بلاها به سرت می آید
    بنشینی دم در کوچه قرق خواهد شد
    بروی جمعیتی پشت سرت می آید
    تا که در دسترسی از تو همه بی خبرند…
    تا کمی دور شوی هی خبرت می آید !
    دل به مجنون شدن خویش در آیینه نبند
    صبر کن ، عاشق دیوانه ترت می آید !!
    من آشفته به پای تو می افتم اما…
    موی آشفته فقط تا کمرت می آید !!!!
    خون من ریخت نیفتاد ولی گردن تو
    گردن من به مصاف تبرت می آید
    روز محشر هم اگر سوی جهنم بروی
    یک نفر ضجه زنان پشت سرت می آید…
    کاظم بهمنی
    …………
    خیلی ممنون
    سارا

  3. سلام سارا. خوندمت تا اونجایی که این ذهن بی دلیلم اجازه داد شعرهاتو خوندم. دیگه نکشیدم گریه ام گرفت آخه امشب خیلی بی دلیل بعد از دو سال دوباره اومدم اینجا دو ساااال. شاید خودتم ندونی ولی من زیاد خاطره دارم توی این پاگرد.اما خیلی وقته که از خاطراتم هم فراریم. .. دووورم.
    ………
    :(
    آرام باش
    زهرا جان
    سارا

پاسخ دادن به فیروزه کاظمی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *