” تیری در تاریکی “

با من نیامیز
افسانه‌های قدیمی
درست از آب در می‌آیند
گرگ‌ها به کودکی‌ات می‌روند
قنداقت را به دندان می‌گیرند و
در تاریکی گم می‌شوند
با من نیامیز
در شبی یخ‌زده برای همیشه
چشمانت باز می‌مانند
و جادوگر قبیله هیچ وردی برای شفای تو پیدا نخواهد کرد
دور شو
دور شو
دور شو
مباد سلطان من
به زانو در آید
آخر تیر نود و دو
سارا محمدی اردهالی

دیدگاه ها . «” تیری در تاریکی “»

  1. با من نیامیز
    افسانه‌های قدیمی
    درست از آب در می‌آیند
    رسم روزگار همینه !
    مثه ضرب المثل ها که همیشه برعکس از آب در میان…،
    مثه الان که برای من
    “خواستن شده نتوانستن”

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.