” داستان تو “

هر از چندی نوشتن را رها می‌کنم
به انگشتانم خیره می‌شوم
می‌گفتی زنان زیبا آزارت می‌دهند
و هر انگشت من زنی زیباست
که آرامت می‌کند
به هر انگشتم که نگاه می‌کنم
یاد زنی زیبا می‌افتم
که از دستش گریزی نداری
می‌خندم
و نوشتن داستان تو را از سر می‌گیرم
۹۲/۰۴/۱۹
سارا محمدی اردهالی

دیدگاه ها . «” داستان تو “»

پاسخ دادن به پرستو پ لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *